اینجا خیلی شلوغ بود نصفه شبم با چشم بسته چرت و پرت میگفتیم ولی الان یکی یکی دارن میزان و کم فعالیت میشن
1398/12/03 21:49
//= $member_avatar ?>
تا الان صدف و مریم و پریسا زاییدن جو مامان شدن گرفتتشون
1398/12/03 21:49
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
توکجایی چکارمیکنی
منم خونه افتادم رو مبل ،هرچی شوهرم گفت بریم یه چرخی بزنیم گفتم مامانت قسمم داده فقط بخابم?
1398/12/03 21:50
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
شوهرت کجان
رفته شام بخره
1398/12/03 21:50
//= $member_avatar ?>
سحر اینجا همه عکس همو دیدیم تو و اسما هم عکس بدین
1398/12/03 21:50
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
منم خونه افتادم رو مبل ،هرچی شوهرم گفت بریم یه چرخی بزنیم گفتم مامانت قسمم داده فقط بخابم?
چه دختر حرف گوش کنی به به?
1398/12/03 21:51
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
چه دختر حرف گوش کنی به به?
ها هرکی بهم بگه استراحت بکن من گوش میکنم?
1398/12/03 21:53
//= $member_avatar ?>
عاشق استراحت مطلقم?
1398/12/03 21:53
//= $member_avatar ?>
خیلی بهت افتخار میافرینم
1398/12/03 21:53
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
منم خونه افتادم رو مبل ،هرچی شوهرم گفت بریم یه چرخی بزنیم گفتم مامانت قسمم داده فقط بخابم?
چن هفته ای الان؟؟
1398/12/03 21:54
//= $member_avatar ?>
ولی عصری که رفتم حموم شیر حموم خورد تو شکمم،دست گذاشتم بچو نمیدونم کجاش بود سفتم بود ،ینی تو کیسه ابم نخورده بود ،الهی بمیرم نمیدونم زدم کجای بچم،شکمم کبود شدا ،خدا بداد بچم برسه?
1398/12/03 21:55
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
چن هفته ای الان؟؟
رفتم تو هفته 34
1398/12/03 21:55
//= $member_avatar ?>
پاسخ به
ولی عصری که رفتم حموم شیر حموم خورد تو شکمم،دست گذاشتم بچو نمیدونم کجاش بود سفتم بود ،ینی تو کیسه اب...
نترس بچه جاش امنه
1398/12/03 21:55
//= $member_avatar ?>
وای من هرچی هفتم بالا میره به خودم افتخار میکنم ،انگار پله های ترقی رو دارم طی میکنم?