سارا هسی

میگمااا ی رسوایی سرمون اورد جاری نکبتم بیاین ببیتین

اصلاا شاخ همه در اومد

?

عه چیکار کرده

خو تعریف کن دو روزه تو کف گذاشتیمون

آقا ما ی شب قبل عید رفتیم خونشون

فیلم عروسیشون نگا کردیم

بعد پسر دایی بابای من تو عروسیشون چون ارکستر زنده داشت صداشم خوبه کلا خودش ستارم میزنه میخونه

بعد تو عروسی ایناا هم رو صن رفته بود و خونده بود

بعد این چون میدونس فامیل منه زنک وایساد گف ووی خیلی بد میخونه و صداش کلفته و من نمیفهمم چی میگه و ایا شماها متوجه میشین چ میگه و ایحرفا

من ی کلمه گفتم ابن پدرو مادرشم صداشون از قدیم قشنگ بوده اوناهم میخوندن

شوهرمم گف نه بد نمیخونه فقط میکروفن از جلو دهنش عقب بوده صداش خوب پخش نشده تو فیلم

خخخخب?

خلاصه خواهر همین هم معرف منو شوهرم بود متم باهاش صمیمی

فرداش برا عید به سمیه پیام دادم تبریک عید خلاصه وسط حرفامون گفتم سمیه کاش داداششت که تو عروسی ما نخونده بود تو عروسی اینا هم نخونده بود که حالا زنش چون عروسی و فیلم این بوده ایراد نمیگرف

خلاصه سمیه هم داغ کرده بود زنگ زده بود برادرشوهرم ی کلام گفته بود فلانی وقتی زنت از صدای داداش من تو فیلمتون که ی چیز شخصیه خوشش نیمده بی زحمت اون تیکه رو حذف کنید که تو ذوقتون هم نخورده باشه

گفته بودن کی گفته گفته بود به گوشم رسیده

خلاصه اوناا هم فهمبده بودن حرف منه

دیگه شوهرم فهمید گف اشتبا کردی حالا اون دیوونع بود ی حرفی زده بود تو چرا رفته به سمیه گفتی حالا این دیونه رو بکنی بجون ما

ای وای

خلاصه گف الان ز بزنم داداشم بگوو من اسم زنت و تو رو نیاوردم من شما رو تخریب نکردم سمیه حرف منو بد متوجه شده

بد بشما فهمانده

شد چوب دو شاخ رفت توی تو ?

اقا ما هم خراب کاریمون ی جوری درس کردیم ز زدیم کاکاش درس کردیم