و شوهرمم اینا هم کلاا روابطشون با داداشاش باهم خوبن

حتی ظاهری هم شده زناشون باهم رفت امد دارن

حالا ما دوتاا چون شیرازم هسیم شهرستان که بخایم بریم خونه مادر شوهد

خاه ناخاه چش تو چش میشیم باهم

باهم اجبارن سر ی سفره میشینم

??

گرچه دلمم نمیره که پبام بدم یا آشتی کنم با نکبت

والا بنظر من که اره. اینجوری ته دل شوهرتم شاد میشه. تو یه قدم برمیداری واسه تموم کردن ای مسخره بازیاش. حالا اون هرجور میخاد رفتار کنه به خودش مربوطه. فردا روز جلو خونواده شوهرت تو میتونی بگی من پیام دادم و باهاش حرف زدم که کدورتا رو برطرف کنم ولی خودش نخاست

پاسخ به

گرچه دلمم نمیره که پبام بدم یا آشتی کنم با نکبت

جاری کسیه که همیشه چشم تو چشم میشی باهاش

اره دقیقاا خودمم حرفم همبنه

میگم سیاست بنفع خودم خرج کنم

خونه پدر شوهر میری هست

جشنی باشه هست

که فردا روز زبونم دراز باشه

پاسخ به

میگم سیاست بنفع خودم خرج کنم

اره

همه جا هس دیگه

ریخت نحسش همه جا باید تحمل کرد

دیگه ی خانواده ایم

بعدم میگم تو جمعی چیری با جاری های دیگه یهووو گرم میگیره

میخاد ی جوری همه رو بکشه سمت خودش

پیاماتم نگه دار که کسی اگه چیزی گفت نشون بدی بگی من قدم برداشتم خودش میدونه

و همه رو کنه بر علیهت

ابنجوری پیش قدم بشم

دیگه ی جاهایی مجبوره کوتا بیاد

ها عامو یه پیامی بده دهنش ببند