الآنشم پدر منو درآورده یروز صبح انقدر خواب داشتم مانیار بیدار شد گفتم هیچی نیست تو حال بذار دورشو بزنه من یکم بخوابم یهو دیدم شوهرم داد میزنه تو اونجا چیکار میکنی دیدم مانیار از بالای بالشت رفته رو مبل بعد رفته رو دسته داره میره رو اون یکی مبل که شیشه شیرش هستو بگیره😅
1403/04/19 18:08