چت مادرها و روزمرگی هاشون 👩‍👦👩‍👦👩‍👦👩‍👦

13 عضو

پاسخ به

همش میگم اصلا چرا ازدواج کردم چرا بچه دار شدم

منم...?? من ک گاهی وقتا ب رفتن هم فکر میکنم

1398/11/13 17:55

گاهی وقتا انقدر فشار روم زیاده ک میگم همه چیزو میذارمو میرم دیگه کم آوردم

1398/11/13 17:56

من تنها جایی ک میرم خونه پدرشوهرمه

1398/11/13 17:56

خودتون به خودتون هم کمک کنید سعی کنید بخاطر خودتون و بچتون قوی و محکم باشین برین بیرون به خودتون برسین با یه حرف کوچیک سریع بهم نریزید.چیزای با طبع سرد نخورید و چیزای با طبع گرم مثل حلوا کاچی خرما و گلاب و ارده شیره زیاد بخورین.رازیانه و عرقش رو برای تنظیم هورموناتون بخورین

1398/11/13 17:56

شوهرم خیلی رو بچه حساسه از وقتی دنیا اومده نذاشته برم خونه بابام

1398/11/13 17:56

پاسخ به

خودتون به خودتون هم کمک کنید سعی کنید بخاطر خودتون و بچتون قوی و محکم باشین برین بیرون به خودتون برس...

من حتی غذا هم دیگه زورکی میخورم.. حوصله هیچ چیز ندارم.. وقتی بچه میوفته رو گریه شوهرم سرم داد میزنه انگار من مقصرم منم فقط گریه میکنم

1398/11/13 17:57

پاسخ به

شوهرم خیلی رو بچه حساسه از وقتی دنیا اومده نذاشته برم خونه بابام

دقیقا مثل من. میگه خونه اونا سرد بچه سرما میخوره
البته راست هم میگه???

1398/11/13 18:31

هر چیزی که باعث میشه ناراحت بشیتن نادیده بگیرین تو این زمان آدم حساس میشه و دست خودش هم نیست تغییرات هورمونی و عوامل دیگه باعث میشن حساس و زودرنج بشین به حرف هیچ *** توجه نکنید و خودتون رو سریع نبازین.این روزا هم میگذره و کوچولوتون زود بزرگ میشه سعی کنین از لحظه لحظه ی بزرگ شدنش لذت ببرید تا بعداً حسرت روزایی که راحت از دست دادین نخورین به مرور بهتر میشین.

1398/11/13 18:53

من روزای اول زودرنج و حساس بودم و سریع بهم می ریختم و زود خودمو می باختم و حتی گریه میکردم اما کسی رعایت حال و شرایط حساس روحیتون رو نمیکنه.با توجه به روحیه ی آرومم به کسی چیزی نمیگفتم اما الان با خودم میگم همه چیزو باید نادیده میگرفتم و زود خودمو نمیباختم و به حرف و رفتار هیچ *** اهمیت نمیدادم و کار خودمو میکردم یا اجازه نمیدادم هر *** هر جور میخواد باهام رفتار کنه و حسرت روزایی رو میخورم که میتونستم در کنار کوچولوم آروم بگذرونم و خاطره ی خوب بسازم.

1398/11/13 19:02

سلام به همه من چی بگم که افسردگیم انقدر زیاد بود که به شوهرم شک کرده بودم که با خواهرم در ارتباطه اینا همه میگذره توکلتون به خدا باشه تا میتونید دمنوش گل گاوزبان با شربت زعفران بخورید .اینا همه زود گذره بعدا بهش فکر میکنید بهش میخندید

1398/11/13 19:48

پاسخ به

سلام به همه من چی بگم که افسردگیم انقدر زیاد بود که به شوهرم شک کرده بودم که با خواهرم در ارتباطه ای...

????اخه اینقدر این اتفاقها میوفته ادم به خودشم شک میکنه

1398/11/13 20:13

من زیاد دیدم مردا که با خواهر زن بودند شک کردنش عجیب نیست

1398/11/13 20:14

من اگه بشینم صبح قشنگ افسرده میشم خودم سریع سر خودمو گرم میکنم وگرنه همش گیر میخوام بدم به همه

1398/11/13 20:14

خانوما ی سوال اونایی که به بچشون ببلاک کامفورت میدن رنگ مدفوع بچشون چه رنگیه؟

1398/11/13 20:16

پاسخ به

من زیاد دیدم مردا که با خواهر زن بودند شک کردنش عجیب نیست

چ وحشتناااک?

1398/11/13 20:38

پاسخ به

????اخه اینقدر این اتفاقها میوفته ادم به خودشم شک میکنه

الان که بهش فکر میکنم هم ناراحت میشم چرا این فکرا رو میکردم هم میخندم. به خاطر بعد از زایمان نباید هیچ تصمیمی بگیریم

1398/11/13 22:00

پاسخ به

الان که بهش فکر میکنم هم ناراحت میشم چرا این فکرا رو میکردم هم میخندم. به خاطر بعد از زایمان نباید ه...

اره ادم حساس میشه من که بعضی وقتی عاشق اینم شوهرم یه کار کنی بخونه داشته باشم واسه دعوا

1398/11/13 22:52

بچه ها شمام بعد زایمان برا رابطه درد داشتید ؟?

1398/11/13 23:45

پاسخ به

بیتا اصن انقد درد داشتم نتونستم ادامه بدم ??

وای من بار اول که گریه کردم..تا چند بارم همیش درد داشتم بعدش درست شد

1398/11/14 00:32

پاسخ به

بیتا اصن انقد درد داشتم نتونستم ادامه بدم ??

تومگه سز نبودی؟ اونایی که سز هستن درد چندانی ندارن وای طبیعی???

1398/11/14 00:32

پاسخ به

تومگه سز نبودی؟ اونایی که سز هستن درد چندانی ندارن وای طبیعی???

اره سز، ن من خیلیا پرسیدم درد داشتن اونام سز بودن ، اصن انگار زخم داخله

1398/11/14 00:36

پاسخ به

شدیدددد

بیتا ببلاک ای ار گرفتم واااای چقد طول میکشههه،سوراخ سر شیشش گشادتر کردم الان سی دقیقس تازه یک درجه خورده ?
فک کنم برم همون سر شیشه شش ماه بگیرم بهتره

1398/11/14 00:37

دوستان ک گفتن گریه میکنن و... بهتره برن روان پزشک افسرده شدن... وحتما باید دارو بخورن تا خوب بشن. پشت گوش نندازید خطرناکه براتون

1398/11/14 00:41

پاسخ به

بیتا اصن انقد درد داشتم نتونستم ادامه بدم ??

ماهم همینجور شدیم
ژل لوبریکانت بگیر بزن روون تر بشه
قبلش هم حسابی معاشقه کنید تا آماده بشی
چن بار اول بعد زایمان خیلی سخته

1398/11/14 02:52

پاسخ به

تومگه سز نبودی؟ اونایی که سز هستن درد چندانی ندارن وای طبیعی???

کی گفته عاطفه
سز هم هموجوره لعنتی انگار اونجای آدم عوض میشه انقدم تنگ میشهههههه

1398/11/14 02:53