چت مادرها و روزمرگی هاشون 👩‍👦👩‍👦👩‍👦👩‍👦

13 عضو

آقا اینو میگی درست دو ماه بعد شک کردم حامله میشم سریع قرص جلوگیری خوردم گفتم اصلا زمستون نمیشه مامانم اینا بیان چون مامانم مشکل کلیه داره خلاصه دیدم نه اصلا خبری نیست از پریودی نگو حامله بودم اینقدر شوکه بودم فکر کنین به شوهرم که گفتم توی فیلم با تعجب میگم حامله هستم میگه مگه میشه چجوری??

1398/10/30 17:15

ببخشیدا معذرت میخوام با خودمما، من دیشب انقد ایلیا اذیتم کرد که تو دلم گفتم کیرتودهن هرکی که بازم بچه خواست

1398/10/30 17:16

پاسخ به

شهرزاد اونجا درس میخوندی ک باشوهرت آشنا شدی؟?

نه عزیزم خونه دوستم مهمون بودیم اونم اونجا بود آشنا شدیم بعد دوست شدیم بعد هم زانو زد و ازدواج کردیم

1398/10/30 17:17

فحش خودم دادم

1398/10/30 17:17

پاسخ به

من که دیگه فکر نمیکنم

من قبل از ب دنیا اومدنش میگفتم حتما یکی دیگه میخام از وقتی دنیا اومده میگم فقط همین یکی??

1398/10/30 17:17

پاسخ به

ببخشیدا معذرت میخوام با خودمما، من دیشب انقد ایلیا اذیتم کرد که تو دلم گفتم کیرتودهن هرکی که بازم بچ...

دقیقا.. منم کلی از این فحشا ب خودم میدم??

1398/10/30 17:17

من همیشه میگم دو تا اخه بچه تک از نظر روحی ضربه میخورم به شوهرم گفتم یا هیچی یا دو یا سه

1398/10/30 17:18

پاسخ به

نه عزیزم خونه دوستم مهمون بودیم اونم اونجا بود آشنا شدیم بعد دوست شدیم بعد هم زانو زد و ازدواج کردیم

عزیزم.. انشالله خوشبخت باشین همیشه??

1398/10/30 17:18

من حاملگیم خیلی خوب بود نه ویاری نه دردی هیچی

1398/10/30 17:18

موقع دنیاهم اومد زایمانم خداروشکر اسون بود

1398/10/30 17:18

شوهرم میگفت همین یکی بیار بعد حرف میزنیم الان به مامانم میگم زندگیمو میکردما این دیگه چه گوهی بود خوردم

1398/10/30 17:18

منم حاملگیم خیلی خوب بود اصلا نفهمیدم چطور گذشت زایمانم هم خوب بود ولی نمیدونستم بچه داری چقدر سخته

1398/10/30 17:19

پاسخ به

من همیشه میگم دو تا اخه بچه تک از نظر روحی ضربه میخورم به شوهرم گفتم یا هیچی یا دو یا سه

سخته ، شوهر منم میگه سه سالش که شد یکی دیگه میاریم

1398/10/30 17:19

پاسخ به

شوهرم میگفت همین یکی بیار بعد حرف میزنیم الان به مامانم میگم زندگیمو میکردما این دیگه چه گوهی بود خو...

???

1398/10/30 17:19

پاسخ به

منم حاملگیم خیلی خوب بود اصلا نفهمیدم چطور گذشت زایمانم هم خوب بود ولی نمیدونستم بچه داری چقدر سخته

خخخخخ ، دقیقاااااا

1398/10/30 17:19

پاسخ به

شوهرم میگفت همین یکی بیار بعد حرف میزنیم الان به مامانم میگم زندگیمو میکردما این دیگه چه گوهی بود خو...

????

1398/10/30 17:20

اونم میگه وای نگو نا شکری نکن گفتم بابا راحت میخوابیدم همش هم سفر بودم الان نه دیگه میشه سفر رفت نه خواب راحت همیشه هم باید نگران یکی باشی

1398/10/30 17:20

من همش تو نی نی پلاسم ، دیگه تو وات نمیرم

1398/10/30 17:20

من چون بعد از 7سال اقدام کردم الان واسم سخته یهو از دورانی ک کاملا آزاد بودم خونه نشین شدم

1398/10/30 17:20

من سه سال بعداز عروسیم بچه دار شدم، قبلش سرکاربودم

1398/10/30 17:21

پاسخ به

اونم میگه وای نگو نا شکری نکن گفتم بابا راحت میخوابیدم همش هم سفر بودم الان نه دیگه میشه سفر رفت نه ...

دقیقا... الان ک ب اون روزا فکرمیکنم بیخیال ترین آدم دنیا بودم.. این حجم از استرس الان واسه من خوب نیست??

1398/10/30 17:21

وای اره من همش میگفتم حامله شم راحت دیگه کار نمیخواد کنم بشینم خونه عشق و حال سفر .....حالا دق کردم میگم ای بابا

1398/10/30 17:22

من پنج سال دوست بودیم یک سال عروسی بعد بچه دار

1398/10/30 17:22

پاسخ به

من همش تو نی نی پلاسم ، دیگه تو وات نمیرم

من ک فقط از اینجا انرژی میگیرم

1398/10/30 17:25

اره منم تنها جای فارسی زبان اینجاست حوصله سوئدی دیگه نداشتم

1398/10/30 17:26