اقدام بعد از بارداری خارج ازرحم

98 عضو

پاسخ به

اره اون که عکس رنگیم بایدبندازی

فکرشم بهم استرس میده

1399/03/13 20:24

ن ترس نداره عزیزم

1399/03/13 20:24

هنوز از استرس اون اتفاق به همسرم نزدیک نمیشم

1399/03/13 20:25

تا حالا انقدر از اتفاقی تو زندگیم وحشت نکرده بودم که رو م اثر بزاره

1399/03/13 20:25

اره من ک سه بار این بارداری تلخو تجربش کردم

1399/03/13 20:28

سخته واقعا
براهیچگی اتفاق نیفته

1399/03/13 20:29

پاسخ به

سخته واقعا براهیچگی اتفاق نیفته

الهی آمین

1399/03/13 20:30

من که دیگه تا یجام درد میگیره سریع ترس تمام جونمو میگیره

1399/03/13 20:30

خیلی بهم میریزه ادمو

1399/03/13 20:31

ایشالا دیگه هیچوقت تکرار نشه

1399/03/14 11:05

پاسخ به

ایشالا دیگه هیچوقت تکرار نشه

الهی که برای هیچکس پیش نیاد جسمی و روحی ادمو داغون میکنه

1399/03/14 22:19

پاسخ به

الهی که برای هیچکس پیش نیاد جسمی و روحی ادمو داغون میکنه

من میفهمم چی میگی

1399/03/16 02:51

واقعا خستم خیلی دل شکستم

1399/03/16 02:52

از وقتی لوله ام بخاطر بارداری خارج رحم از دست دادم حس خیلی بدی دارم

1399/03/16 02:52

احساس میکنم رابط زناشویمم سرد شده هیچکس درکم نمیکنه

1399/03/16 02:53

خیلی تنهام

1399/03/16 02:53

به مرگ خیلی فکر میکنم خیلی

1399/03/16 02:54

واسم دعا کنید از نظر جسمی و روحی حالم بهتر بشه

1399/03/16 02:54

آرامش دوباره برگرده به زندگیم

1399/03/16 02:55

همسرم احساس میکنم دیگه دوستم نداره کله وقتش با بازی ها اینترنتی وقتی تو خونه میگذرونه

1399/03/16 02:56

من دارم داغون میشم حس بدی دارم

1399/03/16 02:56

مخصوصا امشب تروخدا هرکی این پ میبینه واسم دعا کنه از نظر جسمی و روحی و زندگیم وضعیت بهتر بشه من طاقت اینهمه فشار روانی رو ندارم?

1399/03/16 02:58

از طرفی هم دکتر بهم گفته مشکوک به لوپوس هستی ولی تیتر آزمایشت بالا هست تا وقتی که در آرامش باشی و تنش روحی نداشته باشی مشکلی پیش نمیاد فقط شاید موقع بارداری چون یکم هرمونها تغییر میکنه نیاز به دارو داشته باشی

1399/03/16 03:01

یکم خالی شدم اینجا حرف زدم
واقعا تنهام کسی ندارم که درکم کنه روز به روز گوشه گیر تر میشم دلم نمیخواد خیلی تو جمع باشم از بس همسرم برخوردها سردی جلو خانوادش باهام داشته احساس میکنم اعتماد به نفسم از دست دادم اصلا دوست ندارم جای که خانواده همسرم هستن باشم فقط بخاطر این مسائل تو خونه باهام خوب برخورد میکنه ولی جلو خانوادش مثل یک آدم عادی عادی برخورد میکنه باهام حتی سر سفره بارها بارها دیدم کاری به من نداره واسه خودش میکشه و میخور انگار نه انگار منی هم هستم ناراحتم میکنه این موضوع وقتی هم بهش میگم با هم دعوامون میشه

1399/03/16 03:06

ما اصلا نمیتونیم با هم دو کلمه حرف برنیم من اینهمه مدت نتونستم نیازهام بهش بگم واسه من هیج وقت وقت نداره

1399/03/16 03:06