rend

5 عضو

از کت و کول افتادم دیگه?

1399/06/03 16:08

پاسخ به

از کت و کول افتادم دیگه?

چرا

1399/06/03 16:08

پاسخ به

اَقو

ای جان اقو اقو?

1399/06/03 16:09

پاسخ به

چرا

مهمون دارم

1399/06/03 16:09

پاسخ به

از کت و کول افتادم دیگه?

نرفتن هنوز

1399/06/03 16:09

نه فردا صبح

1399/06/03 16:09

برادرشوهرم امروز یه کاری کرد خیلی ناراحت شدم از دستش

1399/06/03 16:09

پاسخ به

مهمون دارم

اخی عزیزم

1399/06/03 16:10

چیکار

1399/06/03 16:10

پاسخ به

برادرشوهرم امروز یه کاری کرد خیلی ناراحت شدم از دستش

چیکار

1399/06/03 16:10

شانس تخمی من دیشب ساعت سه خوابیدم صبح شیش و نیم بیدار شدم لقمه گرفتم شوهرم ببره با خودش اومدم رختخواب دوباره خوابم برد تا ده و نیم

1399/06/03 16:10

خب

1399/06/03 16:11

حالا زن خودش میخوابه اومده میگه چقدر میخوابین تو و جاریت

1399/06/03 16:11

???میخواستی بگی چتر زدی طلب کارم هسدی

1399/06/03 16:12

زنگ زده پدرشوهرم همون موقع هم من برنجم دم داده بودم داشتم سبزی ماهیم آماده میکردم بهش میگه دوتا عروست 5 دقیقه است بیدار شدن

1399/06/03 16:12

میگفتی کار ندارم بیکارم

1399/06/03 16:12

پاسخ به

زنگ زده پدرشوهرم همون موقع هم من برنجم دم داده بودم داشتم سبزی ماهیم آماده میکردم بهش میگه دوتا عروس...

بگو برو درتو بزار باو

1399/06/03 16:13

زهرا که اصلا به بچه ات صبحانه نمیده بدبخت گرسنه میره سرکار

1399/06/03 16:13

توام با صدای بلند میگفتی ناهارم عمش بار گذاشته

1399/06/03 16:13

گوشی هم گذاشته بود بلندگو پدرشوهرم اینقدر حرفم زد?

1399/06/03 16:13

گفت ای عقده خواب داره تو خونه باباش نمیذاشتنش بخوابه حالا داره میخوابه

1399/06/03 16:14

????

1399/06/03 16:14

وااا چ بیشعور

1399/06/03 16:14

همه اش میفرستادنش دنبال کار و میفرستادنش کوه?

1399/06/03 16:15

بعدش قطع کرده میگه شوخی میکردم باهات

1399/06/03 16:15