rend

5 عضو

پاسخ به

به نظرت صبحونه بخوری بخوابی مشکلی نیست ؟

نه مشکلی نداره، من چون قرص تیروئید میخورم اصلا مجبورم ناشتا قرص بخورم تا نیم ساعت بعدش باید یه چیزی بخورم وگرنه معدم سوراخ میشه

1399/04/16 15:18

پاسخ به

تقصیر شوهرم هس که من میخوابم اومده کل پنجره ها رو کاغذ کادو زده هیچ نوری داخل نمیاد

وای اینجوری فقط کیف میده بخوابی که، حالا ما اتاقمون خیلی روشنه

1399/04/16 15:21

پرده نازکه ،کلا ساخت خونه هم جوریه اتاق خوابامون کله صبح روشنه روشنه

1399/04/16 15:21

پاسخ به

خونه سازمانی اصفهان؟

یازده سال اصفهان، سه سال مراغه، یازده سال شهرضا

1399/04/16 15:27

ولی خب انقدر سختی کشید مامانم که میگفت من دخترمو سرمیبرم به نظامی نمیدم????

1399/04/16 15:33

من یادمه حتی لباسی که دوست داشتم نمیشد بپوشم ،مامانم نمیتونست یکم آرایش کنه بیاد بیرون

1399/04/16 15:34

پاسخ به

حقوق که میگرفت همش خرج دکتر میشد یه هفته اونجا ی هفته اینجا

چون هر چی لعنت مردمه به ایناس

1399/04/16 15:43

پاسخ به

چونکه برعکس میکشی

کلا چه برعکس چه درست خارش میارم

1399/04/16 15:48

پاسخ به

ارررره دوستم اینجوره

تو *** دوستتو از کجا دیدی دختر????

1399/04/16 15:51

وای خونمون پره پشس?دارم روانی میشم برم یه اسپره حشرل کش بخرم و بیام

1399/04/17 11:07

پاسخ به

چقدر فولی داررررری???

ولی هیچکدوم تپل نیستن که

1399/04/17 12:07

امروز چند پریته ؟؟

1399/04/17 12:08

ولی واقعا من اصلا ذخیره تخمدانم کم بودا، این پودرا واقعا تاثیر داشته

1399/04/17 12:10

من زورمو زدم، برکتش با خداست

1399/04/17 12:12

من سه روزه صبح زود بیدار میشم، هفت بیدارم، انقدر حس خوبی داره، الان تمام کارامو انجام دادم

1399/04/17 12:20

پاسخ به

از سوپرایزت خوشم اومد ایشالا اگه باردار بشم اینجوری سوپرایزش میکنم

اگه خندت نمیگیره?

1399/04/17 12:32

از بیکاری اومدم شلوارمو قیچی کردم ?

1399/04/17 12:55

پاسخ به

اره از اون روز فک میکرد من نمدونم ب روی خودش نمیاورد

پس دوستت داره

1399/04/17 16:30

به زور لباس خواب رفتم خریدم

1399/04/17 16:49

اگه پریود نشم فردا میپوشم

1399/04/17 16:49

خودشو خفه کرده بود با لباس زیر خریدن

1399/04/17 17:01

پاسخ به

کاری که دوست داریو بکن

اگه بکنم میکشتم

1399/04/17 21:14

خواهرشوهرم باردار که شد، بارداریش سخت بود خیلی استراحت مطلق شد، بعد کاراشو مادرشوهرم میکرد ،هر روز میرفت خونش، اوایل شوهرشم کمکشون میکرد ولی کم کم عادت کرده بود که خب مامانش هست دیگه...
بچشونم بدنیا اومد ،خواهرشوهرم هی زنگ زد مامان بیا بچه فلان، مامان بیا بچه بیسار.... یعنی کلا یجوری رفتار کردن با شوهره که انگار کاری از دست تو برنمیاد، مامانم بلده..
شوهرشم عین مجسمه میشست یه گوشه کلشو میکرد تو گوشی
هی هم همه غر میزدن که چرا کمک نمیکنه به زنش؟
خب آخه وقتی شماها میزنین تو سرش، جوری رفتار کرده دخترتون که فقط مامانشو قبول داره، معلومه طرفم میگه خب برو مامانت مشکلتو حل کنه... بعضی وقتا باید الکیم که شده یه کاری بدی به مردت و بگی تو فقط میتونی مشکلمو حل کنی

1399/04/18 07:13

من مثلا شوهرم بلد نبود جارو برقی بکشه با حوصله یادش دادم الان کدبانو شده ?

1399/04/18 07:19

وای یعنی حامله بشم نمیشه *** کرد??????

1399/04/18 07:29