شب جمعه است و همه در گردش و مهمونی
?فقط گردشو مهمونی
1398/11/04 00:28
بعد ده ماه مادرشوهر جان یه شام دعوت کرد ما رو
بعد 10ما اوووووو چ زیاد
1398/11/04 00:29
سلام خوبین همگی
سلام مرسی تو خوبی چخبرا
1398/11/04 00:32
هیچی در حال سوختنم??
چرا
1398/11/04 00:33
بعد 10ما اوووووو چ زیاد
زانو درد داره توان مهمونی دادن نداره ما هم عصر ها میریم یه سر میزنیم برمیگردیم
1398/11/04 00:33
چرا
گرمیانه خوردم بدنم ریخته بیرون
1398/11/04 00:33
زانو درد داره توان مهمونی دادن نداره ما هم عصر ها میریم یه سر میزنیم برمیگردیم
اهان پس خاطر همونه
1398/11/04 00:33
زانو درد داره توان مهمونی دادن نداره ما هم عصر ها میریم یه سر میزنیم برمیگردیم
ای جووونم خانمی بس ک
1398/11/04 00:33
گرمیانه خوردم بدنم ریخته بیرون
اوه اوه مگه چقده خوردی واسه چی
1398/11/04 00:33
چ خوب ک این گروه زدین
چرا؟
1398/11/04 00:33
دیگه امشب همه بچه هاش جمع بودن شام دور هم بودیم
خوش گذش
1398/11/04 00:34
خوش گذش
جاتون خالی
1398/11/04 00:34
اوه اوه مگه چقده خوردی واسه چی
بعد سقطم گرمی خوردم ک رحمم سرد نشه گویا طبعمم گرم بوده دیگه هیچی
1398/11/04 00:34
دیگه امشب همه بچه هاش جمع بودن شام دور هم بودیم
خوش گذشت
1398/11/04 00:34
بعد سقطم گرمی خوردم ک رحمم سرد نشه گویا طبعمم گرم بوده دیگه هیچی
زده ترکونده خودشو نفس
1398/11/04 00:34
چرا؟
دورهمیم همه
1398/11/04 00:34
مادران ناب
قراره فقط حس خوب منتقل کنیم
5 عضو
