مامانای مردادی

11 عضو

پاسخ به

اخی عزیزم پایدار باشید??

فدات

1400/07/07 21:16

پاسخ به

هرچی ته دیگ بوده خوردید سیل اومده

??

1400/07/07 21:16

تازه ی جی جالبی اون موقع مسخره میکردیم گفتیم بچمونم تو بارون دنیا میاد

1400/07/07 21:16

پاسخ به

اولش سنتی الان عشق موج میزنه پایدار باشین تا ابد

ممنون گلم من خانواده ام فوق العاده مذهبی هستند خاستگار بخاطر خانواده ام زیاد داشتم ولی من ازشون بدم میومد چون یه جورای خیلی مذهبی بودن و سخت گیر
من شوهرم وقتی اومد خاستگاری بهش گفتم من بدم میاد از ادمایی که گیرمیدن من شاید تو خیابون سرمو باز کنم شاید با تاپ بگردم
گفت تو هرجور باشی من خودتو میخوام ن طرز لباس پوشیدن

1400/07/07 21:17

پاسخ به

عزیزم خوشبخت باشی

همچنین?

1400/07/07 21:18

پاسخ به

??

والا

1400/07/07 21:18

واقعا شد من 1 ام زایمان کردم دوم که اومدم خونه ی بارون شدیدی گرفته بود برقا رفته بود گرمممممم اوف دخترم کلی گریه کرد فهمید تو ایران دنبا اومده??

1400/07/07 21:18

پاسخ به

همچنین?

??

1400/07/07 21:18

پاسخ به

واقعا شد من 1 ام زایمان کردم دوم که اومدم خونه ی بارون شدیدی گرفته بود برقا رفته بود گرمممممم اوف دخ...

اخی عزیزم

1400/07/07 21:18

??

1400/07/07 21:18

والا تو بیمارستان کوثر بودیم از بس ویوش قشنگ بود این باغای قصرالدشت زیر پاته فک کرده بود کجا دنیا اومده فرداش فهمید چ خبره??

1400/07/07 21:19

پاسخ به

والا تو بیمارستان کوثر بودیم از بس ویوش قشنگ بود این باغای قصرالدشت زیر پاته فک کرده بود کجا دنیا او...

?

1400/07/07 21:20

پاسخ به

والا تو بیمارستان کوثر بودیم از بس ویوش قشنگ بود این باغای قصرالدشت زیر پاته فک کرده بود کجا دنیا او...

وای آره خیلی ویو قشنگی داشت

1400/07/07 21:23

?

1400/07/07 21:29

پاسخ به

بحث داغ مادر شوهر و جاری???گفتم 100تا پی ام چیه خدایا

دقیقا منم همینو گفتم??

1400/07/07 22:07

پاسخ به

یه چالش بیاین بگین اولین بار کجا با شوهر اشنا شدین فامیلین یا غریبه ازدواج سنتی بود یا با اشنایی

از بحث بچه به کجا رسیدیم??

1400/07/07 22:08

پاسخ به

یه چالش بیاین بگین اولین بار کجا با شوهر اشنا شدین فامیلین یا غریبه ازدواج سنتی بود یا با اشنایی

ازدواج ما سنتی بود و شوهرمم غریبه هست

1400/07/07 22:08

پاسخ به

ما غریبه ایم ...شوهرم بار لوازم ارایشی اورده بود ..اون موقع بنگاه نداشت توی شرکت مای بود ...دیگه بار...

چه بامزه?

1400/07/07 22:10

پاسخ به

من کاملا غریب دو تا شهر مختلف دوست شوهر دوستم بود?? فهمیدین? شوهر دوستم بهش پیشنهاد داده بود دوست...

??

1400/07/07 22:14

پاسخ به

نه دیکه روشن نمیکنیم

خوبه پس

1400/07/07 22:15

پاسخ به

ما هم غریب بودیم شوهرم منو میبینه تو محل کارم توی شبکه بهداشت و خوشش میاد میاد دنبالم ک خونمونو یاد ...

??

1400/07/07 22:16

اخی چقد خاطرات بامزه ای زنده شد

1400/07/07 22:25

الهی همتون خوشبخت باشین??????

1400/07/07 22:25

پاسخ به

واقعا شد من 1 ام زایمان کردم دوم که اومدم خونه ی بارون شدیدی گرفته بود برقا رفته بود گرمممممم اوف دخ...

??

1400/07/07 22:26

ایشالا همگی خوشبخت باشین عزیزان و عشقتون پایدار و ابدی????

1400/07/07 22:31