منم سنتی بودم تو. محل کار اون اومده بود بازرسی....بعد فامیل منو یادش مونده بود دیگه گشته بود فهمیده بود پسر داییم تو همون جاس باااون دوس شده بود و به اون گفته بود ب من بگه من نه دیده بودمش نه میشناختمش حتی بهم. نگفته بودن.کارش چیه دیگه رفتم. دیدمش خوشم اومد بخاطر کارش میخواستم بگم. نه ک دیگه گفت منو بشناش بعد جواب نه بده بعد دیگه یک ماه باهم درارتباط بودیم دیدم خوبه گفتم بیا خونه خواستگاری
1400/07/08 01:10