مادران با جنبه

3 عضو

پاسخ به

من با مادرشوهرم بریم بیرون اول میگه بریم ی آب هویج بزنیم ? دوتا میزیم جلوتر میگه ی ذرت میکزیکی هم ب...

مادرشوهر منم همش میگه هرچی میخوایید بگید بخرم

1398/11/05 12:18

میرفتیم لباس بگیریم گریه میکرد تو بازار میگف تو چشم هم چشمی میگفتم بابا من لباس زیر لازم دارم انقد گریه میکردهمه ب ما نگا میکردن?

1398/11/05 12:19

پاسخ به

ماشاالله معدش سوراخ داره؟؟?

خیلی میخورن

1398/11/05 12:19

پاسخ به

مادرشوهرم 72سالشه بعد شوهرم برام تولد میگیره یایه چیز میخره میگه خوش به حالت شوهرمن از اینکارا نکرده...

اخی

1398/11/05 12:19

پاسخ به

مادرشوهرم 72سالشه بعد شوهرم برام تولد میگیره یایه چیز میخره میگه خوش به حالت شوهرمن از اینکارا نکرده...

?????

1398/11/05 12:19

پاسخ به

میرفتیم لباس بگیریم گریه میکرد تو بازار میگف تو چشم هم چشمی میگفتم بابا من لباس زیر لازم دارم انقد گ...

شوخی نکن

1398/11/05 12:19

پاسخ به

مادرشوهرم 72سالشه بعد شوهرم برام تولد میگیره یایه چیز میخره میگه خوش به حالت شوهرمن از اینکارا نکرده...

من واسه مادرشوهرم برادرشوهرام تولد گرفتم ب من ک رسید گفتن ما رسم نداریم تولد بگیریم?

1398/11/05 12:19

من تولد مادرشوهرم بهش پیام میدم روز مادر عیدا و یلدا هم کادو

1398/11/05 12:19

پاسخ به

شوخی نکن

ب جون مامانم

1398/11/05 12:19

پاسخ به

من با مادرشوهرم بریم بیرون اول میگه بریم ی آب هویج بزنیم ? دوتا میزیم جلوتر میگه ی ذرت میکزیکی هم ب...

حالا به حساب کی؟
مادرشوهرم وقتی میاد خونه ما مثل زن حامله همش هوس میکنه

1398/11/05 12:19

پاسخ به

والا مادرشوهر من نه فرشته اس نه شیطان

مادر شوهر من خدایی خوبه فقط موقا بارداری سر جنسیت خیلی ناراحتم کرد

1398/11/05 12:19

پاسخ به

حالا به حساب کی؟ مادرشوهرم وقتی میاد خونه ما مثل زن حامله همش هوس میکنه

بیرون حساب خودشه

1398/11/05 12:19

پاسخ به

شوخی نکن

همش هم میگف باید با من بری بازار

1398/11/05 12:20

پاسخ به

میرفتیم لباس بگیریم گریه میکرد تو بازار میگف تو چشم هم چشمی میگفتم بابا من لباس زیر لازم دارم انقد گ...

???

1398/11/05 12:20

پاسخ به

من با مادرشوهرم بریم بیرون اول میگه بریم ی آب هویج بزنیم ? دوتا میزیم جلوتر میگه ی ذرت میکزیکی هم ب...

سوراخ داره???

1398/11/05 12:20

پاسخ به

میرفتیم لباس بگیریم گریه میکرد تو بازار میگف تو چشم هم چشمی میگفتم بابا من لباس زیر لازم دارم انقد گ...

واسه چی؟؟ک تو لباس نخری گریه میکرده؟؟??

1398/11/05 12:20

حالا ی چیزایی بگم تا ساعتها هنگ میکنید?

1398/11/05 12:20

مادرشوهرمن صب پامیشه آهنگ میزاره بعداز ظهرا استخر میره رستوران با خواهراش خیلی لارجه

1398/11/05 12:20

پاسخ به

من واسه مادرشوهرم برادرشوهرام تولد گرفتم ب من ک رسید گفتن ما رسم نداریم تولد بگیریم?

توف تو لنگ خرابش

1398/11/05 12:20

پاسخ به

واسه چی؟؟ک تو لباس نخری گریه میکرده؟؟??

اره?

1398/11/05 12:20

پاسخ به

همش هم میگف باید با من بری بازار

تو خیلی احمقی که بعد اون همه حرف و فحش که شنیدی باش رفتی بیرون

1398/11/05 12:20

پاسخ به

ب جون مامانم

چند سالشه؟؟

1398/11/05 12:21

مادرشوهرم چندسال پیشا صیغه عموم بوده همه خونواد ه میدونن حتی بابام

1398/11/05 12:21

شوهرم اگ بفهمه جرش میده

1398/11/05 12:21

پاسخ به

بیرون حساب خودشه

باریک الله
مادرشوهرمن کیفش نمیاره بیرون

1398/11/05 12:21