خودمونیا

12 عضو

ببین فقط از شوهرت میتونی زیاد انتظار داشته باشب
شب که میاد بگو برات ناهار فرداتو درست کنه
هر چیزی هست
بادمجون سرخ شده مرغ هر چیزی


من خودم بلند میشم
تو نمیتونی بگو چیکار کنه اونم انجام بده

1398/12/07 16:39

پاسخ به

بگیر.. نیازی نیست حتما با یه لباسم باشه سرتم اصلا ننداز.. بگو. خواهرت یه لحظه بگیره هر وقت سرپا شدی ...

همه خونه رو جمع کردن تو اتاقا شدن انباری .چون بنایی دارن خونه از حالت عادی درومده

1398/12/07 16:39

پاسخ به

منم همش تو دلم میگم ادم هرگز محتاج نشه هی باید بگم اینو اونجوری کن اونو بیار اینو بده لباس بچه رو بد...

منم اوایل اینجوری بودم ولی الان دیگه برام مهم نیست چه اشکال داره بیان انجام بدن ایشالا مام تو خوشیاشون جبران کنیم.

1398/12/07 16:39

واقعا خدا ادمو محتاج نکنه???

1398/12/07 16:39

پاسخ به

واقعا خدا ادمو محتاج نکنه???

الهی امین

1398/12/07 16:40

ولی مجبوریم مجبووور

1398/12/07 16:40

پاسخ به

منم اوایل اینجوری بودم ولی الان دیگه برام مهم نیست چه اشکال داره بیان انجام بدن ایشالا مام تو خوشیاش...

من شوهذمو. میگم
وگرنه هیچکیییییی ندارم بیاد برام انجام بده

حتی مامانمم نمیاد کار داره و نمیتونه

1398/12/07 16:40

پاسخ به

همه خونه رو جمع کردن تو اتاقا شدن انباری .چون بنایی دارن خونه از حالت عادی درومده

ای بابا.. سختتونه اینجوری

1398/12/07 16:40

پاسخ به

مواد غذاییو بده شوهرت ببره تو بحچال اونا دیگع میدونه باید بپزه بیاره

ببره اونجا هم درست نمی کنه والا بخدا پارسال پاش شکسته بود شب و روز رو من دم دستش بودم صبح تا از خواب بیدار میشم صبحونه رو میدادم بهش نهار براش میزاشتم خون رو تمیز میکردم نهار شام درست میکردم اب میآوردم تو خونه پاهاش رو میشستم اما بازم قدرم رو نمی دونه بهم میگه اون موقع ک من پام شکسته بود همه پشت سر شما حرف میزدن ک خونت رو گند برداشته فلان بازم من سکوت کردم

1398/12/07 16:41

پاسخ به

ای بابا.. سختتونه اینجوری

اره خودمونم خونه گیر نمیاد اصن یه وضعی قرقاطی

1398/12/07 16:41

پاسخ به

من شوهذمو. میگم وگرنه هیچکیییییی ندارم بیاد برام انجام بده حتی مامانمم نمیاد کار داره و نمیتونه

اها شوهرمنم جدیدا تنبل شده ?
ولی مامانم اینا میان فقط جارو نمیزنه چون کتفش خیلی درد میکنه

1398/12/07 16:41

پاسخ به

ببره اونجا هم درست نمی کنه والا بخدا پارسال پاش شکسته بود شب و روز رو من دم دستش بودم صبح تا از خواب...

بیلیاقت??

1398/12/07 16:42

پاسخ به

ببره اونجا هم درست نمی کنه والا بخدا پارسال پاش شکسته بود شب و روز رو من دم دستش بودم صبح تا از خواب...

کوفتش بشه خودشون که ناهار می خورن خب یه ظرفم از همون بفرسته

1398/12/07 16:42

پاسخ به

ببره اونجا هم درست نمی کنه والا بخدا پارسال پاش شکسته بود شب و روز رو من دم دستش بودم صبح تا از خواب...

الهی.. حق داری پس

1398/12/07 16:43

ابجیم اومد ?

1398/12/07 16:43

پاسخ به

کوفتش بشه خودشون که ناهار می خورن خب یه ظرفم از همون بفرسته

بعضیا اثن مریضن میفهمن ولی زورشون میاد انجام بدن

1398/12/07 16:43

پاسخ به

ابجیم اومد ?

خوش اومد

1398/12/07 16:43

پاسخ به

ابجیم اومد ?

برو گلم بگو اندازه دو روزت غذا درس کنه خونه تمیز کنه محتاج مادرشو نشی

1398/12/07 16:43

من برم فعلا

1398/12/07 16:44

پاسخ به

من برم فعلا

بای جانم

1398/12/07 16:44

بچه ها?

1398/12/07 16:44

پاسخ به

برو گلم بگو اندازه دو روزت غذا درس کنه خونه تمیز کنه محتاج مادرشو نشی

?

1398/12/07 16:45

نظرتون با اسم ماکان چیه؟

1398/12/07 16:45

پاسخ به

من برم فعلا

برو بسلامت.خدا خیرش بده

1398/12/07 16:45

نبود؟

1398/12/07 16:46