پاسخ به

چند هفتت بود؟

17هفته و 7روزمه سونوزده بود 19هفته

وزن ک هی بره بالا و شکم بخاد بزرگ شه قوس کمر ایجاد میکنه بعد واسه همین درد میگیره

پاسخ به

17هفته و 7روزمه سونوزده بود 19هفته

عزیزم هنوز اول راهی .من ک پدرم در اومده با این دردا

سعی کن کمرتو چرب کنی خوب ماساژش بدی

پاسخ به

وزن ک هی بره بالا و شکم بخاد بزرگ شه قوس کمر ایجاد میکنه بعد واسه همین درد میگیره

اها اخه سبل بارداری رفتم دکتور گفت داری دیسک میگیری الان حس میکنم گرفتم

پاسخ به

عزیزم هنوز اول راهی .من ک پدرم در اومده با این دردا

?‍♀️

پاسخ به

اها اخه سبل بارداری رفتم دکتور گفت داری دیسک میگیری الان حس میکنم گرفتم

خب عزیزم دیگه باید استراحتتو زیاد کنی منم دیسک دارم .توی بارداری کمر درد عادیه ولی دیسک ک داری باید استراحت کنی بدتر نشی خدایی نکرده

پاسخ به

خب عزیزم دیگه باید استراحتتو زیاد کنی منم دیسک دارم .توی بارداری کمر درد عادیه ولی دیسک ک داری باید ...

اره استراحت میکنم‌

پاسخ به

اره استراحت میکنم‌

?

سلام توروخدا بهم کمک کنید فقط گردونه رو بچرخونید کلی دعاتون میکنم??..
?
"لینک قابل نمایش نیست"

برنامه بانی مد مسابقه گذاشته
برنامه بانی مد بزن بازار بزن گوگل خودت ببین ک معتبره.
مسابقس??

بچه ها گول اینطور پیاما نخورید رو لینک بزنید گوشیتون هک میشه

پاسخ به

بچه ها گول اینطور پیاما نخورید رو لینک بزنید گوشیتون هک میشه

اره بابا کلاهبردارن

پاسخ به

بعد بیا سرحوصله تعریف کن چطور بود

سلام ببخشید الان پیامتو دیدم عزیزم

پاسخ به

سلام بسلامتی مبارکه تولد کوچولو???

مرسی گلم

پاسخ به

اره دیگه فکر کن اون *** بود این خو *** جرمیخوره

???????

مرسی خانما که تبریک گفتین اصلا فرصت نداشتم انلاین شم تا الان

نمیدونم کی بود نوشته بود سر فرصت بیا زایمانتو تعریف کن کامل?

من خیلی ترسیده بودم واسه زایمانم ب شدت وحشت داشتم دقیقه 90 به ماما همراه خانم تختی پیام دادم شانس قبول کرد مامام بشه

امشب بهش پیام دادم فردا صبحش جواب داد گفت باشه عصر بیا مرکز. خو دیگه من ظهر ساعت 3 درد خیلی خفیف داشتم هر 15 دقیقه یکبار
بعد عصر رفتم ک فرم پر کنم بهش گفتم درد دارم معاینم کرد ماماش، گفت 3 انگشت بازی زود برو چیزاتو ببر برو بیمارستان منم از وحشت فلچ زده بودم
معاینمم ک کرده بود دردم بیشتر شده بود و خونریزی داشتم گفت میخوام رحمتو تحریک کنم زودتر باز شه وای چه دردی داشت خدای من یادش میوفتم دلم سست میکنه

خو دیگه تا رفتم خونه و اماده شدم رفام حموم دوباره برگشتم دزفول بیمارستان ساعت 12 شب بیمارستان بودم تو این فاصله هم هی درد داشتم 10 دقیقه یبار

دردش هم قابل تحمل بود ولی خو خیلی درد میکرد

دیگه 12 ک رفتم پرستارها محل سگی نمیذاشتن بهم هی درد داشتم زنای دیگه رو هم میدیدم درد دارن هی میترسیدم

الهی من میدونم چی کشیدی

دیگه ساعت 12 و نیم گفتن چیز شرینی بخور که 1 معاینت کنم نمیدونم یا نوار قلب یا شاید هم دوتاش.. بعد ک معاینم کرد خیایم فشار داد وای وای هی خونی میشدم خیلیم میترسیدم

بدون شلوارم بودم یه زنه اومد ک اونم معاینه کنن هی نگام میکرد میخواستم بهش بگم حالا خوبه منم نگا تو کنم???