مادران فداکار بلوچ

75 عضو

واقعا بلوچی چابهاری یه پا خارجی یه برا خودش

1399/02/27 22:45

خخخ خیلی سخته لهجشون

1399/02/27 22:45

پاسخ به

ن میترسم از دیابت باشه?

آزمایش دادی بالا ست؟

1399/02/27 22:46

پاسخ به

خخخ خیلی سخته لهجشون

ما دوازده سیزده سال پیش رفته بودیم تو روستاهاش آشنا های دایی ام بودن سواد هم نداشتن دستشویی تاریک بود به هر زبونی خواستیم از دختراش بپرسیم سوسک نیس تو دستشویی نفهمیدن خخخخ

1399/02/27 22:48

پاسخ به

ما دوازده سیزده سال پیش رفته بودیم تو روستاهاش آشنا های دایی ام بودن سواد هم نداشتن دستشویی تاریک بو...

لهجشون با ما متفاوته

1399/02/27 22:49

من یه دوست ایرانشهری دارم خیلی خیلی ادمای خوبی هستن بسیار دست و دلباز و خون گرم و بافرهنگ??

1399/02/27 22:50

کسی ناراحت نشه ولی بنظر من مرامی که تو مکرانی هاست تو سرحد زمین نیس

1399/02/27 22:57

من ازمکران و سرحدنمیدونم?

1399/02/27 22:57

پاسخ به

من ازمکران و سرحدنمیدونم?

سرحد خاش و زاهدان منظورمه?

1399/02/27 22:57

1399/02/27 22:58

من چند سال خاش زندگی میکردم هزارتا مرض می اومد سراغم اصلا کسی از آشناها و همسایه ها خبری نمی گرفت اگه یه دفه هم می اومدن به صورت رسمی

1399/02/27 22:58

ولی یه خانم خاشی بود شوهرش سراوان کارمند بوده تو تصادف فوت شده بود میگه یکسال من بیوه تو سراوان زندگی میکردم اصلا حس نکردم اینجا مسی و ندارم هر شب یه همسایه پیشم بوده تا مریض میشدم خودشون کارامو شام و ناهار و دوا و دکتر اینقد پشیمون بود که چرا اومدم خاش گفت برمیگردم

1399/02/27 23:00

بلوچستانی ها واقعن فرشتن??

1399/02/27 23:01

ابجیم دوسال ایرانشهر زندگی میکرد

1399/02/27 23:01

از فامیلای شوهرم هم مرده تو روستاهای نیکشهر معلم بود خانمش بچه اولش که به دنیا اومد یه ماهگی برداشت و بردش میگه خودشون می اومدن بچه رو میشستن و می بستن و می خوابوندن تازه برا من هم سوپ و اینا درست میکردن می آوردن

1399/02/27 23:02

واقعن ادمای خوبی هستن ابجی منم‌همسایه هاش همینجوری بودن

1399/02/27 23:02

پاسخ به

بلوچستانی ها واقعن فرشتن??

آره واقعا محبت بین شون خیلی بیشتر از جاهای دیگه است

1399/02/27 23:02

ولی خوب ماها هم خوب هستیم????

1399/02/27 23:03

سلام دوستان

1399/02/27 23:04

پاسخ به

بلوچستانی ها واقعن فرشتن??

خوبی هرکسی نشانه شخصی اون هست

1399/02/27 23:05

??

1399/02/27 23:05

من بلوچ اصیل هستم

1399/02/27 23:05

پاسخ به

ابجیم دوسال ایرانشهر زندگی میکرد

منم آبجیم ایرانشهر زندگی میکرد یه همسایه ای داشتن سن بالا با اینکه ما جون بودیم ولی ما نمیرفتیم اون همش می اومد سرمیزد یه دفه آبجی اینا اومده بودن سراوان کلید حیاط و داده بود دستش آخرش خدا نجات شون داد و همونا همش سر میزدن نصف شب سر و صدا شنیده بودن پسرا شو فرستاده بود دزدها در رفتن کل زندگی و وسایلای آبجی مو وسط هال جمع کردن که یه دفه ماشین بیارن بار بزنن

1399/02/27 23:05

پاسخ به

سرحد خاش و زاهدان منظورمه?

زابل کجاشه??

1399/02/27 23:07

ولی ما به همسایه هامون گفتیم ما نیستیم به باغچه یه آب بدید رفتیم خشک شده بودن?

1399/02/27 23:07