پاسخ به بقیشم برگشتیم شهر خودمون
یکی از فامیلامون وقتی هشت و نه سالش بوده باباش منتقل شده بود چابهار میگه خواهر کوچکترم با دخترخاله ام رفتن تو کوچه یه پسر اذیت شون کرده اینا اومدن اینو ببرن که مثلا بزرگترشونه میگه من یه دهنی باز کردم و کلی بد و بیراه گفتم حالا پسره هاج و واج منو نگا میکرده که این چی میگه آخر دیدم جواب نداده ضایع شدم اومدیم تو خونه
1399/02/28 02:08