#ارسالی_اعضا
??????
سلام به همگی خواستم بگم خیلی خوبه تجربه هامون اشتراک بذاریم من مجردم تازه وارد 20سالگی شدم پارسال با یک پسری آشنا شدم متاهل بود و یک دختر 2ساله داشت من ساده چندبار تو بیمارستان برای عیادت فامیلمون رفتیم ..اونم گفت خانم ببخشید شماره تو بده تا کاری داشت فامیلتون تا بهتون خبر بدم منم از ساده لوحی خودم شمارمو بهش دادم پسر ساده ونجیب به نظر می رسید اصلن فکرشم نمی کردم بیاد بهم پیام بده واز اون چیزا ...میگفت من از دلسوزی با زنم ازدواج کردم و ترحم طلاقش میدم واز این حرفا یکبار گفتم ویژگی وخصوصیات زن تو بگو تا ببینم چه جوریه به خدا نه آرایشی کرده بودم نه جلف منم راستش بهش خوشبین نبودم ...چون کسی که از زنش بگذره فردا از منم میگذره می ره با یکی دیگه پسرم خرپول بود میگفت خونه و ماشین به نامت میکنم اما قبول نکردم چون گفتم نفرین زنش پشتمه ..بعداز یک ماه همه ش خصوصیات خوب زنش و می گفتم تا از من سرد شه زنشم شک کرده بود گفتم حداقل به خاطر بچه ت این کاررونکن.میگفت من وضع مالی خوبی دارم میتونم هم اونا داشته باشم هم تورو بخدا فکر کنم از ساده لوحی خودم همش ..چندبار جوابشو ندادم بلاکش کردم ..خانم های عزیز به هیچ وجه با یک مرد متاهل نباشین چون آخر و عاقبت خوبی نداره چون هم شاید مثل من وابسته ش شین یک مدت داغون میشین ..بعضی وقتا حالمم ازش بهم میخورد گفتم باهاش بهم بزنم چون فردا روزی خودمم ازدواج کنم شاید شوهرم همچین کاری کنه .. دعا کنین من نگذاشتم زنشو طلاق بده شمام برام دعا کنین همسر خوبی گیرم بی افته...اینم به اوخانمی که میگفت هزار جور به خودشون میرسن عزیزم من چادر سرم بود آرایش مم فقط یک کرم پودر بود ..یک رژلب که همرنگ لبم بود ..بعضی مردا ذاتن با همه نوعی هستن چه آرایش چه بدون آرایش....ممنومکهخواندید..
1398/11/22 23:38