افسردگی بعد از زایمان

73 عضو

پاسخ به

آرزو بچه داشتم ‌گ

شب روزم گریه بود

1402/04/03 22:35

الان من وقت نمیکنم یه دسشویی برم

1402/04/03 22:35

یه حمام

1402/04/03 22:35

پاسخ به

خدا حفظش کنه براتون

تو بچه داری

1402/04/03 22:36

پاسخ به

تو بچه داری

من نه..تازه ازدواج کردم 6 اردیبهشت

1402/04/03 22:36

اینجا چیکار میکن

1402/04/03 22:37

ولی میخام برم دکتر واسه دوقلو?

1402/04/03 22:37

پاسخ به

نه اینجوری فکر نکن اصلا . من تو حاملگیم انقد شاد بودم رو ابرا بودم مخصوصا که با دارو حامله شده بودم

منم ای یو ای بودم بعد چندین سال شدم ولی از دوقلو بدم میومد تا سونوی قلب حالم خیلی خوب بود اینقد ذوق داشتم رفتم گف سه قلو هستن دنیا رو سرم خراب شد همونجا افسردگی من شروع شد دکترم گف یکیشو باید سقط کنی زودرس میگیری یکیو انداختم بعد از اون من دیگه اون آدم سابق نشدم روزبه روز حالم بدتر میشه

1402/04/03 22:37

پاسخ به

من نه..تازه ازدواج کردم 6 اردیبهشت

عزیزم مبارکه

1402/04/03 22:37

پاسخ به

عزیزم مبارکه

ممنونم ?❤️

1402/04/03 22:37

پاسخ به

ولی میخام برم دکتر واسه دوقلو?

?

1402/04/03 22:37

ازین گروه برو خودتو درگیر نکن به نظرم تو گروه افسردگیا یهو روت تاثیر منفی میزاره

1402/04/03 22:38

پاسخ به

ازین گروه برو خودتو درگیر نکن به نظرم تو گروه افسردگیا یهو روت تاثیر منفی میزاره

نازی

1402/04/03 22:38

پاسخ به

منم ای یو ای بودم بعد چندین سال شدم ولی از دوقلو بدم میومد تا سونوی قلب حالم خیلی خوب بود اینقد ذوق ...

اینجوری دوتاش باهم بزرگ میشع خوبه

1402/04/03 22:39

پاسخ به

ازین گروه برو خودتو درگیر نکن به نظرم تو گروه افسردگیا یهو روت تاثیر منفی میزاره

نه چرا آخه..بنظرم شما عزیزان به چیزای خوب فکر کنید❤️??براتون بهترینا رو میخام

1402/04/03 22:39

پاسخ به

منم ای یو ای بودم بعد چندین سال شدم ولی از دوقلو بدم میومد تا سونوی قلب حالم خیلی خوب بود اینقد ذوق ...

یع وقتایی میگم شاید آه اون بچه بی گناه منو گرفته ولی مجبور بودم دکتر گف رحمت نمیتونه نگه داره

1402/04/03 22:39

پاسخ به

منم ای یو ای بودم بعد چندین سال شدم ولی از دوقلو بدم میومد تا سونوی قلب حالم خیلی خوب بود اینقد ذوق ...

هرکس باشه میگه اینا باید شادترین آدم روی زمین باشن که بعد ناباروری الان باردار شده . ولی اصلا اینجور نیست منم دقیقا اینجور بودم فکر کن من بچمو دوست نداشتم بچه ای که بخاطرش چقدر نذر نیاز کرده بودم چقدر شبو روز گریه

1402/04/03 22:40

پاسخ به

هرکس باشه میگه اینا باید شادترین آدم روی زمین باشن که بعد ناباروری الان باردار شده . ولی اصلا اینجور...

ولی توی بارداریم خیلییی شاد بودم خوشحال بودم

1402/04/03 22:41

پاسخ به

یع وقتایی میگم شاید آه اون بچه بی گناه منو گرفته ولی مجبور بودم دکتر گف رحمت نمیتونه نگه داره

نه بابا

1402/04/03 22:41

پاسخ به

هرکس باشه میگه اینا باید شادترین آدم روی زمین باشن که بعد ناباروری الان باردار شده . ولی اصلا اینجور...

وای منم نذری نبود ک نکرده باشم چله ای نبود ک برنداشته باشم چقد التماس خدا کردم .الان به حدی رسیدم دلم نمیخواد زایمان کنم میگن همینجور تو شکمم بمونن بهتره

1402/04/03 22:41

من بعد زایمان شده بودم انگار دختر بچه 2 3 ساله ای که فقط مامانشو میخاد

1402/04/03 22:42

بخدا فقط مامانمو میخاستم گریه میکردم پیشم اگر نبود

1402/04/03 22:42

خداروشکر بعد از داروها بهتر شدم

1402/04/03 22:43

پاسخ به

وای منم نذری نبود ک نکرده باشم چله ای نبود ک برنداشته باشم چقد التماس خدا کردم .الان به حدی رسیدم دل...

باید خوشحال باشی که دوقلو داده بهت خدا

1402/04/03 22:44

چرا یدونه بچه ک زیاد سخت نیس بزرگ کردنش بهرحال همه فکرو ذکر همونه یکاریش میکنی.
من الان به این فکر میکنم دوتا باهم گریه کنن گرسنه بشن جاشون خراب کنن من چکار کنم به کدوم برسم دوتاشون بغل بخان من چکار کنم تا کی میتونم آویزون اینو اون باشم

1402/04/03 22:45