میگفت غذا بلد نیستم درست کنم
6 شوهرم اومد زدم زیر گریه بهش تعریف کردم
ب خواهرش فحش داد رفت واسم جوجه گرفت اومد خواهرش اخم کرده بود نشسته بود محمد بهش گفت پاشو یه چی درست کن شام گفت من اشپزی بلد نیستم گفت بلد نیستی چرا موندی اینجا؟؟؟گفت ناراحتی میرم خب واس خودمونم غذا میگرفتی???شوهرمم پاشد سیب زمینی سرخ کرد با تخم مرغ?
1398/12/06 18:37