بچه داری?❤?

11 عضو

پاسخ به

همین گروهه

چش بود مگه

1399/05/29 15:15

پاسخ به

فداش عزیزه??

قربونت ???

1399/05/29 15:16

[8/15, 13:07] Aji Zohreh 933: حتما بخون
????????

جوابي که همه را حيرت زده کرد:












پسر کوچکي بعد از بازگشت به نزد خانواده اش از آنها خواست که يک عالم دين براي او حاضرکنند تا به 3سوالي که داشت جواب بدهد.

بالاخره يک عالم دين براي ايشان پيدا کردند و بين پسربچه و عالم صحبتهاي زير رد و بدل شد؛

پسربچه: شما کي هستي؟ و آيا مي تواني به سه سوال بنده پاسخ دهي؟

معلم: من عبدالله، بنده اي از بندگان خدا هستم و به سوالات شما جواب خواهم داد، به اميد خدا.

پسربچه: آيا شما مطمئني جواب خواهي داد؟ چون اکثر علما نتوانستند به سه سوال من پاسخ بدهند!

معلم: تمام تلاشم را ميکنم و با کمک خدا جواب ميدهم.

پسربچه: سه سوال دارم،

سؤال اول: آيا در حال حاضر خداوندي وجود دارد؟ اگر وجود دارد شکل و قيافه آن را به من نشان بده؟

سؤال دوم: قضا و قدر چيست؟

سؤال سوم: اگر شيطان از آتش خلقت شده است، پس براي چي او در آخرت در آتش انداخته خواهد شد؟ چون بر ايشان تأثيري نخواهد گذاشت!

معلم کشيده ي محکمي را به صورت پسربچه زد،

پسربچه گفت: براي چي به من زدي و چه چيزي باعث شد که از من ناراحت و عصباني شوي؟

معلم جواب داد: من از دست شما عصباني نشدم و اين ضربه اي که به شما زدم جواب هر سه سوال شماست.

پسربچه: ولي من هيچي را نفهميدم.

معلم: بعد از اينکه شما را زدم چه چيزي حس کردي؟

پسربچه: حس درد بر صورتم دارم.

معلم: پس آيا اعتقاد داري که درد موجود است؟

پسربچه: بله.

معلم: پس آن را به من نشان بده.

پسربچه: نميتوانم.

معلم: اين جواب اول من بود.همگي به وجود خداوند اعتقاد داريم ولي نميتوانيم او را ببينيم.

سپس اضافه کرد که آيا ديشب خواب ديدي که من تو را خواهم زد؟

پسربچه: نه.

معلم: آيا گاهي به ذهنت آمد که من تو را روزي خواهم زد؟

پسربچه: نه.

معلم: اين قضا و قدر بود.

سپس اضافه کرد: دستي که با آن تو را زدم از چه چيزي خلق شده است؟

پسربچه: از گل.

معلم: وصورت تو از چي؟

پسرپجه: باز از گل.

معلم: جه چيزي حس کردي بعد از اينکه بهت زدم؟

پسربچه: حس درد داشتم.

معلم: آفرين، پس ديدي چطور گل بر گل درد وارد ميکند، اين با اراده خدا انجام ميشود،

پس با اينکه شيطان از آتش خلق شده، اما اگر خدا خواست اين آتش مکان دردناکي براي شيطان خواهد بود.

ارزش خواندن و نشر را دارد... اين چنين معلمي ميتواند نسلها را تربيت کند.?

خداياکسي که ارسالش کند روزيش را بيشتر کن

حتى اگرسرت شلوغه بفرستش ً
[8/17, 23:49] Aji Zohreh 933: ?روضه ای که قبول شد ?

مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره ) میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد

1399/05/29 17:03

جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟

گفتم:دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم.

میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟

 چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟

میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
 سر خم کردم و  وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند.

سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم

السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان...

دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...

شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا" به خواب رفتم.

وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
 به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود.

برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی....

 آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟

میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با اخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.

بنازم به بزم محبت که در آن

 گدایی و شاهی برابر نشیند.
 
? منبع؛
کتاب خاطرات مرحوم کوثری (ره)
[8/19, 15:31] Aji Zohreh 933: *? احادیث مرتبط به خانم ها* ?????

1️⃣ *پیامبراکرم(ص):*
هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه

1399/05/29 17:03

چیزی راازجایی به جای دیگر ببردخداوندبه اونظررحمت میکند.
2️⃣ *پیامبر اکرم (ص):* درهربار شیرخوردن نوزادخداوند ثواب آزادکردن یک بنده رابه زن میدهد.
3️⃣ *امام علی(ع):*
جهادزن خوب شوهرداری کردن است.
4️⃣ *امام صادق(ع):*
بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبوباشد.

5️⃣ *امام صادق (ع):*
چندگروه اززنان باحضرت زهرا(س) درقیامت محشورمیشوند.یکی از آنان زنانی هستندکه بربداخلاقی شوهرخودصبرمیکنند.

6️⃣ *امام محمدباقر(ع):*
هیچ چیزبرای زن درشب اول قبر بهترازرضایت شوهرش نیست.

7️⃣ *پیامبراکرم(ص):*
یک لیوان آب دست شوهردادن بهتر ازیک سال نمازشب خواندن وروزه گرفتن است.
8️⃣ *پیامبراکرم(ص):*
چون زنی به شوهرخودآب گوارایی دهدخداوند 60 گناه او رامیبخشد.

9️⃣ *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشویدمگرآنکه خدوانداوراازگناهان وخطاهامیشوید.

? *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کندمگرآنکه خداوندبین او و جهنم هفت خندق قراردهد.

1️⃣1️⃣ *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد)مگرآنکه خداوندبرای هر نخی صدحسنه مینویسدوصدگناه محومیکند.

2️⃣1️⃣ *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزندولباس آنان رابشوید،مگر آنکه خداوندبرای هرمویی حسنه ای بنویسدوبرای هرموی گناهی راپاک کند واو رادرچشم مردم زینت دهد.

3️⃣1️⃣ *حضرت زهرا(س):*
بهتروبرترازهمه اینهارضای خدا و رضای مردازهمسرش است.رضای همسررضای خداوغضب همسرغضب خدامیباشد.

4️⃣1️⃣ *حضرت زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که بااطاعت همسرش بمیردمگرآنکه بهشت براو واجب میشود.
5️⃣1️⃣ *امام صادق(ع):*
هیچ زنى نیست که شوهرش رایکبار آب دهد(یک لیوان)مگراینکه این رفتاربراى اوازعبادت یک سال که روزهایش راروزه بگیردوشبهایش به شب زنده دارى مشغول باشدبهتر است وخداونددرعوض هربارکه شوهرش راآب دهد،شهرى دربهشت براى اوبنامیکندوشصت گناه ازاومی آمرزد.

? *وسائل الشیعه،ج 2،ص39

✍ این همه حدیث زیبابرای توست بانو..گوارای وجودت جهادگره خانه☺️??????
? ? ✍️ ? ??
[8/19, 15:32] Aji Zohreh 933: در محضر شیخ رجبعلی #خیاط

نكته 1:
اگر به قدر ترسيدن از يك عقرب، از عِقاب خدا بترسيم، عالَم اصلاح مي شود.

نكته 2:
تو براي خدا باش، خدا و همه ملائكه اش براي تو خواهند بود. «مَن كانَ لله، كان الله لَه».

نكته 3:
سعي كنيد صفات خدايي در شما زنده شود؛ خداوند كريم است، شما هم كريم باشيد. رحيم است، رحيم باشيد. ستاّر است، ستار باشيد.

نكته 4:
دل جاي خداست، صاحب اين خانه خداست. آن را اجاره ندهيد.

نكته 5:
كار را فقط

1399/05/29 17:03

براي رضاي خدا انجام دهيد، نه براي ثواب يا ترس از جهنّم.

نكته 6:
اگر انسان علاقه اي به غير خدا نداشته باشد، نفس و شيطان زورشان به او نمي رسد.

نكته 7:
اگر كسي براي خدا كار كند، چشم دلش باز مي شود.

نكته 8:
اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد. و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.

نكته 9:
هركاري مي كنيد نگوييد: "من كردم"، بگوييد: «لطف خداست». همه را از خدا بدانيد.

1399/05/29 17:03

سلام بچه ها خوبین

1399/06/01 23:44

توروخدا یکم راهنمایی کنید دیگه چیکار کنم دردام شرو نمیشه?

1399/06/01 23:44

سلام لیلا

1399/06/02 01:42

هستی

1399/06/02 01:42

؟؟؟؟

1399/06/02 01:42

واکسن عرفان وزدی

1399/06/02 01:42

سلام اره

1399/06/02 04:05

بیدارم همچنان

1399/06/02 04:05

تو چی

1399/06/02 04:06

خداحافظ دوستان

1399/06/02 13:54

1399/06/02 13:54

کوجا

1399/06/02 16:14

دنیا کجا

1399/06/02 16:14

???

1399/06/02 16:14

وا لفت داد

1399/06/02 16:16

??? ترسید بزایه ازش عکس بخوایم

1399/06/02 16:16

سلام

1399/06/02 17:55

مامانا از چن ماه رورواک گذاشتین بچه هاتونو؟

1399/06/02 17:55

پاسخ به

مامانا از چن ماه رورواک گذاشتین بچه هاتونو؟

من نخریدم کلا

1399/06/02 18:10