خودمم داییم فوت شده بود خانواده اش میخواستن برامراسمش ی کاری انجام بدن نگو راضی نیست کلاس سوم بودم اومد بخواب من باهم میرفتیم سمت خونش صدای بچه هاش میومد درمورد اون موضوع صحبت میکردن تو خوتب بهم فهموند ک راصی نیست بعد ما خبر نداشتیم که مامانم زنگ زد بهشون گفتن اره ما همچین نیتی داشتیم
1400/05/15 16:41