كسي از بابات نگرفت ديگه؟
نه خدا رو شکر
مامانم و آبجیم نبودن
رفته بودن شهرستان
تو اون روزا مامان بزرگ شوهرمم فوت کرد رفتم سرخاک چقدر واسه اون گریه کردم
آخ آخ پس اول بارداري حسابي گريه كردي
1399/01/09 16:06
نه خدا رو شکر مامانم و آبجیم نبودن رفته بودن شهرستان
خداروشكررررر
1399/01/09 16:06
آخ آخ پس اول بارداري حسابي گريه كردي
اره به خاطر همین الان دیگه خیلی مراقبم کلا گوشیم رو خاموش میکنم که زیاد دستم نگیرم ???
1399/01/09 16:06
تصویر
عزیزممممم چه پررنگههههه
1399/01/09 16:06
بابات تنهاس الان
اره باید قرنطینه باشه
1399/01/09 16:06
ب 6 میخوری؟
ن نمیخورم
1399/01/09 16:06
تا كي نميتوني ببينيش؟
تا 11 ام
1399/01/09 16:07
عزیزممممم چه پررنگههههه
ممنونم عزیزدلممم ❤??
1399/01/09 16:07
خب پس يكم مونده
اره ولی بازم میترسم
تصویری زنگ میزنم حرف میزنم
اره ولی بازم میترسم تصویری زنگ میزنم حرف میزنم
آره تو شرايطت خاصه
1399/01/09 16:08
زينب كجا بودي
تهرانسرم
1399/01/09 16:08
آره تو شرايطت خاصه
اره دیگ6 باید خیلی مراقب باشم
1399/01/09 16:08
تهرانسرم
خواستم بگم سحر كجا بودي نبودي اشتباه نوشتم خخخخ
1399/01/09 16:08
خواستم بگم سحر كجا بودي نبودي اشتباه نوشتم خخخخ
?????
1399/01/09 16:08
مامان های آذر 99 انشاالله
گروهی برای اشتراک تجربیات مامان های آذر 99 به امید خدا
4 عضو
