اقدامی های پایه???

3 عضو

پاسخ به

نذر کردم جد شوهرش

وای پس منم نذر کنم

1399/01/16 02:59

مامانش گفت قشنگ آدرس تورو میداد

1399/01/16 03:00

پاسخ به

قبل ازدواجمون میگفت من تورو تو خوابم دیدم

وای

1399/01/16 03:00

یا خوده خدا ایدا بگو‌بهشا

1399/01/16 03:00

آیدا بگو برا منم دعا کنه

1399/01/16 03:00

همش تو خواب میگه آره اینطوری میشه ن این نمیشه بعد پا میشه میگه امروز روز خوبی نیست بیرون نرو من نرفتم اون روز بیرون جلو کوچمون همون روز تصادف شد

1399/01/16 03:01

من میترسیدم اول الان یکم عادت کردم

1399/01/16 03:01

ب جدش قسم میگم حتما میگم

1399/01/16 03:01

من جهاز خریده بودم خونه مامانم اینا بود

1399/01/16 03:02

ممنون

1399/01/16 03:02

همسایمون خونش آتیش گرفت

1399/01/16 03:02

منم نذر میکنم هروقت فهمیدم دوقلو باردارم و سالم باشن و مشکلی نباشه منم سالی دیگه این موقع یه مولودی بگیرم

1399/01/16 03:02

خدا بچه سالم و‌خوشگل بهت بده

1399/01/16 03:02

تروخدا بگو برا منم دعا کنه خدا یه دختر و پسر بهم بده

1399/01/16 03:03

پاسخ به

خدا بچه سالم و‌خوشگل بهت بده

وای مرسی همچنین

1399/01/16 03:03

اقا من شام بیرون میدم

1399/01/16 03:03

پاسخ به

اقا من شام بیرون میدم

چقدم خوب

1399/01/16 03:03

چسبیده ب خونمون. سقف خونها نزدیک همن. همسایه‌ها میگفتن هی آتیش میومد سمت سقف شما مامانت میگفت یا سید مهران وسایلت اینجاس آتیش برمیگشت

1399/01/16 03:03

پاسخ به

شیما

جون

1399/01/16 03:03

پاسخ به

بیاین شکم منو ببینید

?????

1399/01/16 03:03

پاسخ به

?????

چیشد

1399/01/16 03:04

چشم برای همتون میگم انشالله برسید به خواستتون

1399/01/16 03:04

شکم

1399/01/16 03:04

پاسخ به

چسبیده ب خونمون. سقف خونها نزدیک همن. همسایه‌ها میگفتن هی آتیش میومد سمت سقف شما مامانت میگفت یا سید...

???وای

1399/01/16 03:04

؟؟؟

1399/01/16 03:04