مها بنده خدا منتطر مثبت شدن من بود

الهی آمین مهدیه جان
اما ی چی بگم
دکتر من ب آرامش و رابطه عاشقانه خیییییلی بیشتر از قرصا وآمپولا تاکید داشت ، کتابای خیلی خوبی هم بهم معرفی کرد که منم خوندم وانرژی مثبتش کاملا دریافت کردم
و منم چون کل اقدامم توی مسافرت بودم اصلا وقت نمیکردم ب اقدام ونتیجه فکر کنم که استرس بگیرم و کاملا آرامش داشتم
و مثبت شدنم بعدازخواست خدا نتیجه همین آرامشه بود

وای بازم میترسم
آخه عسلامونم اصل نیستن
برای درمان قرص و پماد بهتر نیست؟!!!!!

❤👍

فکر می‌کنی برامنم اینطور بود لقاحت تازه شده

سللم مهدیه جان خوش خبر باشی

اوبوست پیدا نمیکردم دیگ دیر خوردم

دکتر ک خدا نیس استغفرالله هرچی خدا بخاد و بده همونه، ایشالله ک خیره

من 9 ماه خوردم، برا تشکیل قلب جنین و.. و خودمون هم عالیه به عنوان آهن

زن بدبخته درکل😖مزد ک نمیفهمه

منم داغ مکنم فقط، کف پاهام

ممکنه ولی زیاد دقیق نیس این چیزا

همش مونده به بدن

ن برعکس، البته باز تو هرجی متفاوته من سر دخترم عاشق شیرینی بودم و هستم

فقط اوایل که هنوز نمی‌دونستم باردارم گرمم میشد همین

کفر نگو گلم حکمت خداس دیگ نمیشه ک جنگید فاتحه و قرآن بخون تنها کاری ک از دستت برمیاد مدونم خیلی سخته خیلی ولی باید قوی باشی😞

فقط حواست باشه سرکه نداشته باشه اگ داشت آبشو عوض کن خودت ابنمک درست کن من همیشه اینکارو میکردم

حدث های ماهم ریده😂

من ک تو شهر خودمون دادم اونا فرستادن مندل تهران
کلا یه ازمایش تخصصی هست
اکثرا ارسالی ب تهرانه

خو حالا بری دکتر دیگ

من تقریبا دوسال و خورده ای تو اقدام
بودم اول گفتن تا یکسال طبیعیه
ولی خودم شوهرم رو فرستادم ازمایش اسپرم همه چی خوب بود هنوز نشد رفتم عکس رنگی گفتن پولیپ داری ولی مشکلی تو بارداری به وجود نمیاره
دوباره اقدام هنوز نشد گفتم برم مرکز ناباروری گفتم نمیشه که یکسال و خورده ای میگن مشکلی نیست ولی چرا نباید بشه
گفت ازمایش اسپرم بده جوابش رو بیار داد دکتر نگاه کرد گفت وضعیت داغونه دارو مصرف کنه
عکس رنگی منم دید گفت باید سونو رنگی بری رفتم گفتن کی گفته اصلا پولیپ نداری
شوهرم بعد مصرف دارو بهتر شد هنوز نشد که نشد
هرشب گریه که خدایا اگه بچه دار نشم چی اگه آرزو به دل موندم چی
دکتر گفت ای یو ای اگه نشد ای وی اف
دیگه وقت ای یو ای داشتم دارو هم خورده بودن میخواستم برم شب مهمون اومد خونمون خوابید منم گفتم ضایع 6 صبح بگم کجا میخوایم بریم گفتم ولش کن ماه بد میرم
ماه بدم رفتیم مسافرت اومدیم شب رابطه داشتیم یهو همسرم گفت بریزم
تو این لنگ در هوا بودن گفتن بریز
خلاصه و مفید انقد بیخیال شده بودم که بعد 5 روز گذشته بود از عادت شدنم
به دوستم گفتم انقد سینه هام درد میکنه معلوم نیس چم شده گفت بی بی چک بزن گفتم برو بابا دکتر گفته نمیشه زدم مثبت شد
نمیدونم استرس نداشتم یا شاید خدا دلش به حالم سوخت
مسافرت بودیم ولی تمام فکر و ذکرم پیش بچه بود تا تنها میشدم گریه میکردم

خدای نکرده اینجوری باشه دل درد کمر درد و لک بینی میوفتادی خیره ان شاء الله

ن نفوذ بد نیس گل اخه من رفتم بهداشت گفتم صدای قلبش بشنوم گفت بعد 16 هفته

خودم بچه اولم تو 8 ماهگی حسش نمیکردم چیزی نبود اره گل طبیعیه

من فک میکردم دقیق میگن 13 هفته رو😑 هفته دیگ میگفتم برم مشخص میشه چیه

انتی تا 13 هفته انجام میشه