فقط تو خونه زاه میرفتم تا ساعت 9صبح که بعد رفتم ب مادر شوهرم گفتم من درد دارم ول نمیکنه.اون که میگفت ماه درد هنو وقت داری گفتم نفسم بالا نمیاد تورو خدا بریم گفت برو ساکتو بردار دیگ اومدم خونه دوش گرفتم ساکمو برذاشتم.رفتم مادرشوهرم میگفت برت میگردونن رفتم نکهم داشتن معاینم کردن گفتن وقتش.بعد که تو اتاتق انتظار کیسه ابم پاره کرد میخواست امپور فشار برنه گفت ببرینش واسه سز
1399/02/17 23:07