گروه به بچه ها گفتن ،از بچه ها شنیدن

بلاگ ساخته شد.

بسم اللّه الرحمن الرحیم

1399/02/02 23:43

این اتفاقات معمولا در روز اتفاق میوفته حتما این روش رو با بچتون امتحان کنید و بهم بگید

1399/02/03 00:32

فصل دوم:ایجاد حس همکاری

1.مقصر دانستن و متهم کردن. مثلا:جای انگشتای کثیفت دوباره روی در مانده چرا همیشه اینکارو میکنی چند بار بهت گفتم از دستگیره استفاده کن

2.اسم گذاری. مثلا ب طرز غذا خوردنت نگاه کن حال بهم زنه

3.تهدیدها .مثلا:فقط یبار دیگه ب اون ظرف دست بزن خدمتت میرسم

4.دستورات.مثلا:بیا کمک کن اینارو ببر

5.نصیحت کردن و درس اخلاق دادن.مثلا:فکر کردی کار قشنگی کردی که کتاب رو از دستم قاپیدی

6.هشدارها.مثلا:مراقب باش خودتو نسوزونی

7.جمله هایی ک عذاب وجدان میاره.مثلا:میشه جیغ نزنی میخوای منو سکته بدی

8.مقایسه ها.مثلا:چرا نمیتونی یکم شبیه فلانی باشی

9.زخم زبون زدن.مثلا:تو میدونستی که فردا امتحان بعد کتابتو خونه فلانی جا گذاشته خاک توسرت نابغه

10.پیشگویی.مثلا:میدونی وقتی بزرگ بشی چیکاره میشه؟چوپان دروغگو

1399/02/05 01:03

این مواردی گه نوشتم همه اشتباهات ما مادر و پدرهاس

1399/02/05 01:04

و در اصل درستشکه بخواید برانگیخته کنید ب همکاری بچه رو????

1399/02/05 01:05

1.انچه را میبید توصیف کنید .مثلا:چراغ دستشویی روشنع

2.اطلاعات بدم.مثلا:اگر در جعبه بیسکوییت باز باشه بیسکویت هابیات میشه.

3.در یک کلامه بیان کنم:(ظرفها)(برق)

4.درمورد احساسم حرف بزنم.مثلا:ناراحت میشم وقتی برق دستشویی روشنه.

5.یادداشت بذارم مثلا:وقتی کارت تموم شد برق رو خاموش کن .باعشق مامان.

1399/02/05 01:37

دوستان حتما نظراتون رو بگید واینکه اگر این مشکلات رو با بچه هاتون دارید امتحان کنید و بیاید بگید

1399/02/05 22:45

فصل سوم :جایگزین های تنبیه

1.راهی اثربخش نشان بدهیم:مثلا بچه دست میزنه ب لیموهای کثیف و هرچی میگی دست نزن گوش نمیکنه و بعد میگی بزار بابات بیاد بهش میگم نشونت بده اما بجاش بگو:اگر 2تالیمو درشت برام بیاری کمک خوبی کردی
2.عدم رضایت رو قویا بگو:از این وضع خوشم نمیاد وقتی بچه ها میان فروشگاهی و موجب ازار و اذیت مردم میشن
3.انتظارات خودتو بگو:انتظار دارم وقتی لوازم منو امانت میگیری سالم و صحیح برگردونی
4.ب کودک نشان بده ک چطورمیتونه کارشو اصلاح کنه:برای اره زنگ زده:چیزی ک این نیاز داره یک سیم ظرفشویی و نیروی دست زیاد است و بعد از اینکار یک پوشش نازک از روغن روی اَره باعث میشه برای استفاده های بعدی سالم بمونه
5.راهی برای انتخاب بزاریم:زهرا اینجا دوتا راه داری یا اینکه راه بری و یا اینکه داخل سبد بشینی خودت انتخاب کن
6.اقدام بکنیم:میبینم تصمیم گرفتی داخل سبد بشینی
7.بذاریم نتیجه کارشو ببینه:بچه :مامان کجا میری؟مامان:خرید. بچه:منم میام:ن امروز نمیشه . بچه :چرانه؟خودت بگو چرا. بچه: چون تو فروشگاه می دویدم . مادر: درست گفتی. بچه:متاسفم یک فرصت دیگه بهم بده . مادر:فرصت های زیادی پیش خواهد امد زهرا اما من امروز خودم تنها میرم خرید.

1399/02/13 16:23

احتیاط ها

مشکل:بچه رفته بازی و دیر اومده و مادر نگران شده بود
1.درمورد احساس و نیازهای بچه حرف بزنین:فکرمیکردم ک شاید برای تووخیلی اسون نباش ک وسط بازی از دوستات جدابشی
2.درمورد نیازها و احساسات خودتون بگین:از طرفیم وقتی تو دیرمیکنی من نگرانت میشم
3.برای یافتن یک راهکار مورد توافق دو طرفه ایده هایتون رو باهم درمیان بزارید.گ:بیا باهم فکرکنیم وعقل هامونو روهم بریزیم و ببینیم میتونیم ایده هایی پیداکنیم و برای هردوی ماخوب باشه
4:تمام ایده هارو بدون ارزیابی روی کاغذ بنویسیم:من ساعت 6ب خونه میام و تو نگران نباش بعد شما مینویسی دیگه چی؟من بیام دنبالت.
5.تصمیم بگیرین ک چ پیشنهادی رو میپسندی کدوم رو ن و کدومو دنبال میکنی:حالا بیا نگاه کنیم ب فهرستمون ببینیم. کدومو میخوایم خط بزنیم و کدومو نگه داریم .بچه:قسمتی ک تو میای دنبالم رو خط بزن. مادر:قسمتی ک تو دیر بیای و من نگران نشم رو خط میزنم
6.پیگیری کنین:چ کسی مسئول چ چیزی هس. تاکی باید ادامه پیداکنه
7.هیچ وقت ب کودک اجازه ندین ک شمارو مقصر یا متهم کنه:کودک:هیچ فایده ایی نداره چون شما همیشه... والد در چنین شرایطی باید قاطع باشه .والد:متهم کردن یا حرف زدن در مورد گذشت نداریم کاری ک حالا سعی داریم انجام بدیم اینه که راهکاری برای اینده پیداکنیم.

1399/02/13 16:33

پاسخ به

فصل سوم :جایگزین های تنبیه 1.راهی اثربخش نشان بدهیم:مثلا بچه دست میزنه ب لیموهای کثیف و هرچی میگی دس...

احتیاط. فصل سوم حل مشکل

1.احساس خودتون قویا بگین اما بدون اینکه ب شخصیت بچه حمله کنید:واقعا عصبانی هستم که اَره جدیدم بیرون زیر بارونه.
2.انتظاراتم رو بگم :انتظار دارم وقتی ابزار منو امانت میگیری ان هارو صحیح و سالم و در وضغیت خوبی ب من برگردونی.
3.بهش نشون بده چطور وضعیت رو درست کنه:چیزی ک این اَره نیاز داره کمی سیم ظرفشویی و مقداز زیادی روغنه
4.دوراه پیش پای او بزارید:یا ابزارهای منو همانطور ک گرفتی برمیگردونی یا اینکه دیگه دست ب انها نزن خودت تصمیم بگیر.
5.اقدام کنیم:باباچرا در جعبه ابزارات قفله؟از خودت بپرس
6.حل مشکل:چیکارکنیم ک تو بتونی هروقت نیاز داشتی از ابزار من استفاده کنی و طوری باشد ک من مطمئن باشم ک وقتی ب انها نیاز دارم انها سرجایشان هستن

1399/02/13 16:41

فصل چهارم :تقویت کردن حس استقلال
1.بزارید کودکان انتخاب کنند:میخوای شلوارم طوسی ات رو بپوشی یا قرمزه
2.ب کارش احترام بزاریم:چرا اینقدر طولش میدی(بجاش بگیم) بستن ی بند کفش کار زیادی می بره
3.سوال زیاد نپرسید:مهمونی خوش گذشت؟کی اومده بود؟(بجاش بگیم)ب خونه خوش اومدی
4.برای جواب دادن عجله نکنید:بابا بارون از کجا میاد؟علت بارون بخار و تراکم و رطوبت هی میدونی ....(بجاش بگیم)چ سوال جالی تو چی فکر میکنی
5.کودکان رو تشویق کنین تا از منابع خارج از خانه هم استفاده کنن:بابا ماهی آنجل من انگار مریض شده چیکارکنم؟هوووم باید ببینم نظر ماهی فروش چیه
6.امید ان ها را از بین نبرید :شاید وقتی بزرگ شدم مهندس بشم. مادر:با این نمرات ریاضی فراموشش کن خودتو بکشی هم مهندس نمیشی(بجاش بگیم)پس میخوای شغل مهندسی داشته باشی

1399/02/21 13:13

راه های دیگری برای تقویت حس استقلال

1.بزارید خودش مالک بدنش باشه :از شانه کردن موهاش یتحتی گرفتن پرزهای روی لباسش

2.درمسائل کوچک زندگی کودک دخالت نکنید :چراموقع نوشتن سرت را اینقدر تو دفتر میبری؟ وقتی مشق هاتو مینویسی صاف بشین
3.فرقی نمیکنه ک بچه چندساله هس ب هرحال در مورد بچه جلو خودش حرف نزنین:کاری بهش نداشته باش اون خجالتیه یا اینکه اون دوست داره همه باهاش دوست باشن
4.بذارید خودش پاسخ بده:ایا ازنی نی جدید خوشت میاد ؟شما جواب ندید بگید که زهرا خودش میتونه بهتون بگه اون کسیه ک میدونه
5.برای امادگی کودک خود احترام قائل بشین:او میخواد از دستشوییمثل یک دختر بزرگ استفاده کنه اما نمیتونه.
بجای اجبار و اصرار میتوانیم اعتماد خودرا ب امادگی نهایی او ابراز کنیم (یکی از این روزا درست مثل مامان و بابا تو هم میتونی از دستشویی استفاده کنی)
6.مراقب ((ن))گفتن های بیش از اندازه باشید

برخی از جایگزین های((ن))

1.اطلاعات بدهید:(ن را از گفتارتان بندازید)
کودک :میتونم حالت برای بازی به خونه فاطمه بروم ؟(بجای که ن بگیم )بگوییم5دقیقه دیگه میخوایم شام بخوریم وقتی اینو بگیم کودک احتمالا با خودش میگه از قرار معلوم الان نمیتونم برم

2.پذیرای احساسات باشید :کودک درباغ وحش:نمیخوام الان ب خونه بریم میش بیشتر بمونیم بجای ن مجبوریم الان بریم بگیم:میدونم که اگر باتو میبود دوست داشتی خیلی خیلی مدت زیادی اینجا باشی (همینطور ک دستش رو گرفتی و داری میبریش )ترک کردن جایی ک از ان لذت میبری خیلی سخته

3.مشکل را توصیف کنید:کودک:مامان میشه همین الان منو ب کتابخونه ببری؟ بجایی ک بگی ن نمیتونم باید منتظر بمونی
مشکل را توصیف کن:دوست دارم الان ببرمت اما مشکل اینه که نیم ساعت دیگه مهمان داریم

4.درصورت امکان((بله))را جایگزین ((ن))بکنید .کودک:میشه بریم پارک؟ بجای ن هنوز ناهار نخوردی .یک کلمه بله جایگزین کنین .بله حتما بعد ناهار

5.مدتی وقت برای فکر کردن بزارید:کودک میشه من در خونه خاله بخوابم بجای ن هفته پیش اونجا بودس کمی ب خودتان فرصت فکرکردن بدین .بزار راجع بهش فکر میکنم

1399/02/21 13:34

فصل پنجم:تحسین
در عوض ارزیابی و سنجش انچه را که میبینید یا احساس میکنید توصیف کنید
1:بزرگسالان انچه رو می بینند یا حس میکنن بگن
2:کودک بعد از شنیدن این توصیف قادره که خودشو تحسین کنه .
مثال:پدر :شال گردنی که تو برام درست کردی واقعا قشنگ بود .
بچه:نمیدونم واقعا از اون خوشش اومد!
بجاش بگیم
پدر:این رنگ قرمز رو نگاه کن با این بافت های مرتب و تمام راه راه های کنارهم بافت شده .چقدر هم پهن بافتی مطمئنم این شال گردن واقعا منو گرم نگه میداره.
بچه :میدونم که ازش خوشش اومده?

1399/04/01 02:01

1.تحسین خودتونو باکلمه خلاصه کنید
پدر:توگفته بودی که ساعت5 خونه خواهی بود والان دقیق ساعت5 هست این چیزیه که من ب ان وقت شناسی میگم.

1399/04/01 02:03

احتیاط:
1. انچه رو که میبینید. بگید.مثلا من اتاقی میبینم با تخت مرتب کتاب های منظم که تو قفسه چیده شده.
2.انچه رو احساس میکنید بگید.راه رفتن تو این اتاق لذت بخشه.
3.رفتار تحسین امیز کودک خود را با یک کلمه خلاصه کنید.مثلا:تو مداد و خودکار هایت را دسته کرده ای و در جعبه جداگانه گذاشتی این کاریه ک به ان نظم و ترتیب میگن.

1399/04/01 02:07

دوستان چند تا عکس میفرستم مطالعه کنید

1399/04/01 02:10

مطالعه

1399/04/01 02:14

1399/04/01 02:15

یباردیگ گذاشتم

1399/04/18 21:06

پاسخ به

دوستان یک موضع در مورد صداهای بچه رنگ بزارید مثلا. اروم ابی نق نق میکنه رنگ صورتی گریه قرمز و جیغ. ر...

ایناهاش

1399/04/18 21:07

من الان خواهر کوچیکم گریه میکنه و جیعمیزنه میگم صدات بنفشه نمیشونم بعد اروم میشع و میک

1399/04/18 21:07

ممنون عادله جان کتاب خوب و مفیدی بود ولی متاسفانه مطالب فرارن و درست تو لحظه ای که باید استفاده بشن، آدم دست و پاشو گم می کنه و برخورد نامناسب می کنه
مگر اینکه بارها و بارها تو اون موقعیت قرار بگیری و انقدر کتاب رو مرور کرده باشی که مطالب تو ذهنت باشه و اجراش کنی و نتیجه ی مثبتش رو هم ببینی تا تو ذهنت ثبت شه و به صورت رفتار در بیاد
وگرنه بر اساس عادات غلطی که داریم
(البته خودمو میگما به اعضای گل گروه برنخوره) تو لحظه های حساس با بچه ها بدترین برخورد ممکن رو می کنیم و بعدش پشیمون میشیم

ممنون ازدوست گلم????❤

1399/04/18 21:09

به بچه ها گفتن ،از بچه ها شنیدن

به بچه ها گفتن ،از بچه ها شنیدن

نی نی+ را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

برای عضویت در خبرنامه نی نی+ آدرس ایمیل خود را وارد نمایید

ورود / ثبت نام

فراموشی رمز عبور