مامانی های سال ۹۹

18 عضو

سلام نه

1399/07/08 22:45

"لینک قابل نمایش نیست"


گروه وات مادران باردار

1399/07/10 16:14

خانما سلا تو رو خدا بیاین
???
وزن بچه م تو 37 هفته دو کیلو و 80 گرمه
گفتن 4 هفته نسبت به سنش وزنش کمه تو بیمارستان بعثت بستریم
قراره شنبه ختم بارداری بدن، بنظرتون علت رشد نکردنش چیه
کیا اینجوری بودن

1399/07/10 17:03

پاسخ به

خانما سلا تو رو خدا بیاین ??? وزن بچه م تو 37 هفته دو کیلو و 80 گرمه گفتن 4 هفته نسبت به سنش وزنش...

عیب نداره پسرمنم 2100 بود

1399/07/10 19:01

پاسخ به

عیب نداره پسرمنم 2100 بود

تو چند هفته

1399/07/10 20:29

پاسخ به

تو چند هفته

35بدنیا اومد

1399/07/10 20:30

پاسخ به

35بدنیا اومد

عزیزززم، خدا حفظش کنه

1399/07/10 20:35

پاسخ به

عزیزززم، خدا حفظش کنه

فدات

1399/07/10 22:21

سلام ماماناي گل...من امروز ساعت1 بهم گفتن بيا بستري شو برا اتاق عمل..از ساعت7 ب بعدم نميتوني چيزي بخوري حتي آب...صبحه زود بيدارشدم صبحونه سبكي خوردم و بخاطر درد معدم چند تا برگه نعنا خوردم و قرص دميترون...البته قبلش از دكتر پرسيدم...چندتا خرما خوردم...ديگه چيزي نخوردم...شكمم هم كاركرده?ك تا دو س روز ك بخيه هس بهم فشار نيا...توروخدا برام دعا كنين حتمن يادتون نره.

1399/07/11 07:53

پاسخ به

سلام ماماناي گل...من امروز ساعت1 بهم گفتن بيا بستري شو برا اتاق عمل..از ساعت7 ب بعدم نميتوني چيزي بخ...

عزیزم
ان شاالله بسلامتی و دل خوش

1399/07/11 08:46

پاسخ به

سلام ماماناي گل...من امروز ساعت1 بهم گفتن بيا بستري شو برا اتاق عمل..از ساعت7 ب بعدم نميتوني چيزي بخ...

ایشالله بسلامتی عزیزم

1399/07/11 09:38

پاسخ به

سلام ماماناي گل...من امروز ساعت1 بهم گفتن بيا بستري شو برا اتاق عمل..از ساعت7 ب بعدم نميتوني چيزي بخ...

عزیزم ب سلامتی ان شاالله ب دست خیر بلندبشی?

1399/07/11 14:46

پاسخ به

خانما سلا تو رو خدا بیاین ??? وزن بچه م تو 37 هفته دو کیلو و 80 گرمه گفتن 4 هفته نسبت به سنش وزنش...

ختم بارداری چرا؟؟؟؟ وزن بین 2500 تا 4 نرماله دیگه

1399/07/11 17:17

آخه 2500 نیست، 2 کلیو و 80 گرمه

1399/07/11 17:51

پاسخ به

آخه 2500 نیست، 2 کلیو و 80 گرمه

ممکنه جفت خوب عمل نکنه تغذیه بچه کم باشه واسه همین ختم باردادی میدن ک ضعیف نشه بچه با شیر مادر تغذیه کنه و تپلی شه زود . نگران نباش خیلی پیش میاد اینجوری

1399/07/12 12:38

سلام خانما بچه م دختره الان خیلی وسواس شدم واسه انتخاب اسم به نظر شما اسم هایا قشنگه؟

1399/07/13 15:44

پاسخ به

سلام خانما بچه م دختره الان خیلی وسواس شدم واسه انتخاب اسم به نظر شما اسم هایا قشنگه؟

اره

1399/07/13 20:00

ب سلیقت نگا کن

1399/07/13 20:00

سلام توروخدا يكي راهنماييم كنه..س روزه زايمان كردم..امروز پسرمو بردم پيش متخصص گفت بيضه سمت راستش هنوز پايين نيومده.دوهفته ديگه ببرش سونو...كسي بوده مشكله پسرمو داشته باشي؟؟ راه حلي چيزي!!!چي ميشه حالا!!؟؟؟واي خيلي ترسيده شدم

1399/07/14 11:47

پاسخ به

سلام توروخدا يكي راهنماييم كنه..س روزه زايمان كردم..امروز پسرمو بردم پيش متخصص گفت بيضه سمت راستش هن...

ترس نداره عزیزم
خیلی پیش میاد
میاد پایین نترس

1399/07/14 11:52

پاسخ به

سلام توروخدا يكي راهنماييم كنه..س روزه زايمان كردم..امروز پسرمو بردم پيش متخصص گفت بيضه سمت راستش هن...

سلام نترس عزیزم میاد پایین

1399/07/14 15:24

یکی داشتیم اون بیضه هاشم کوچیک بود یکیشم نبومده بودپایین دکتر میگفت با بیضش بازی کن و مدام بمال درست شد اخرش

1399/07/14 15:25

ارسال شده از
نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

جواب کی میدونه ?

1399/07/14 19:54

پاسخ به

جواب کی میدونه ?

اوکیه عزیزم همه چی

1399/07/14 23:28

صبح گاه بيدارشدم..صبحونه خوردم..گفته بود تا ساعت7وقت داري چي بخوري...تا7خوردم...بعدخابيدم دوساتي..9پاشدم رفتم حموم و برگشتم موهام سشوار كردم..آرايشم كردم..آماده نشستم?اول گفت سات10..بعد زنگ زد گفت سات2بيا...سات2رفتم...گفت مريض اورژانسيو اينا احتمالا سات4ونيم5 بري اتاق عمل..حالا فعلا بيا بخاب نوار قلب بگيرم و لوله وصل كنم و اينا..رفتم داخل زايشگاه..اول خونم گرفت داد مامانم برد آزمايشگاه...بعد سرم وصل كرد و نوار قلب بچه..بعد دكتر اومد..گفت براي اورژانسي حساب بشي بگو افتادم خونريزي?چون بگي لگنم تنگه و بچه گانال زايمان نيومده و ابه دورش زياده ميگن اول طبيعي درد بكشي و بهت سوزن فشار ميزنن..گفتم باشه ميگم افتاذم خونريزي..ولي هيچكي نپرسيد ازم..نوار قلب و اينا ك گرف..اومد لوله ادرارو وصل كرد..بيا ك اومد..انگا داشتم ميشاشيدم خودم..در حد بدي ميسوخت..هرچي بگگگم كم گفتم..فقط ميگفتم خدا بداد قطع نخاعيا برسه..تازه ي دقه هم نبود...بهش گفتم چقد طول ميكشه خوب شم..گفت ي ساتي ميشه??كنارم جييييغ ميزدن..استرس گرفتم افتادم رو لرز..هم خودم ميلرزيدم هم تختو..مامانم پتو مينداخ روم چادرش هرچي ك دورش بود بازم ميلرزيدم..دندونام ميخورد بهم ازترس?همه ناخونام جوييدم..مامانم گرفته بودم بغل هميطو ميلرزيدم..دو دقه يبارم ميگفتم نشاشيدم خودم؟?
گفتم سات3هس چطو تا5تحمل كنم ميميرم از درده لولو...ديه گف بيارينش تو اتاق?گفتم بدون مامانم نميام..گفتم ويلچر بيارين من با لولو راه نميام?يدفي ديدم چار چِلونگم گرفتن انداختونم زمين گفتن بيا لوسي چقد?پهن پهن لنگوم واكرده بودم ميرفتم تواتاقو..يهويي دكترو اومد گفت نرو اتاق بيا بريم اتاق عمل???ي ذررره ي عه خودم بزرگ تر بود..گفت واي چ مامان كوچولويي?گفتم حالا خيليم عه من بزرگ تر نيسي خو?
گفت واي يني منم باردارشم هنيجوري ميشم؟ماماها خنديدن..بعدگفتن ن تو يكم بزرگ تري??منم عه درد لولو ميگفتم زودي زودي الا زودي?‍♀️در اتاق عمل مامانم بوسم كرد..گفتم برام دعاكن..رفتم داخل..تومويي اينامم دراوردن..پاي پَتي گفتن بيا دمپايياي اينجا بپوش..همممه جا سببيز..سراميك سقف زمين همممه جا..انگا ي دست خونه بود?ايستگا پرستاريو انگا اُپن بود..اتاق ريكاوري و اتاق كثيف و اينا...بردنم ي جا..پره آچار و پوتين و دم دستگاه?ي اِقدي تخت بود?ميگف بخاب روش..باريكه بازيكه..فك كن از اي صندلياي آرايشگرا تو آرايشگاه هس ولي درازش ك خابونده باشن?...گفتم من بكشين اينجو نميخابم...گفت چراعزيزم?گفتم ميخي اوطرفش بيفتم زمين?گفت يه پِنجي هسيا آدمه 100كيلويي ميا رو اي...گفتم

1399/07/14 23:37