بعد زایمانم تو بیمارستان قشنگ نشستم بچه رو شیر دادم دردم نداشتم اصلا هیچی تا فرداش
بعد بی حس بودم خوشحال رو بخیه هام نشسته بودم 😑
خونه ام اومدم ی کم درد داشتم ک با شیاف و مفنامیک ک میخوردم اکی بودم مراقباتمم اینا بود ک دکتر گفته بود
بعد دسشویی با شامپو بچه میشستم بعد با سرم بعد با سشوار خشک میکردم
بعد ی کدوم از اینا
فنتی توئین الفا یا عسل ی درمیون میزدم
روز 4 ام دیدم باد کرده بخیه هام فک کن ی بند انگشت بخیه شده بود قد ی انگشت کامل زنگ زدم دکترم گفتم گف برم چک بشم شاید روبخیم نشستم باز شده ک
رفتم چک شدم خدارو شکر باز نشده بود گف حساسیت شدید دادم ب خود نخ بخیه.
دیگ مراقبتامو گف ادامه بده ب علاوه اون ی دگزا زدم و 14 تا جنترامایسین تو ی هفته تا اون ورمه خوابید و اکی شد
ولی همچنان درد داشتم و نمیتونستم بشینم اصلا
تا این ک چنتاش افتاد اکی شدم
یکیش نمیوفتاد لامصب چسبیده بود باز رفتم دکتر ک اونم معاینه ک کرد افتاد
بخیه ها ک افتاد دیگ خوب خوب شدم
بیمارستانم خاتم الانبیاء بود
دکترم سمیرا حسن خانی ماما همراهمم مال خود بیمارستان بود مهناز رسولی بود ک عالی بود
1402/12/10 14:23