بدنش شل شد

رنگش پرید

میبری دکتر زود

هر کاری کردم سینمو نگرفت

یعنی جون نداشت ک بگیره

بردیم بیمارستان

تو راه تموم کرد

خودم بهش تنفس دادم

بازم چشاشو باز کرد

پاسخ به

تو 26

عزیزم هنوز جونی و اول راهی باید دلتو قوی و محکم بگیری ... میدونم نمیشه باهاش کنار اومد اما خب این جوری خودتو از بین میبری

و بارم ناله میکرد

رسیدیم اونجا دادمش دست دکترا

2 ساعت بعد گفتن تموم شده

پاسخ به

تو راه تموم کرد

اخه عزیزم باید سریع برعکسش میکردی میزدی پشتش

پاسخ به

نفری 6 میلیون؟؟؟

اره

پاسخ به

اخه عزیزم باید سریع برعکسش میکردی میزدی پشتش

چیزی تو گلوش نبود ک

خدا بهتون صبر بده انشالله

سلامت باشین همگی

ببخشید دلم پر بود وگرنه اصلا نمیگفتم و ناراحتتون نمیکردم

اخه من خواهر ندارم و اینجا غم کسی و ندارم خودمم و خودم و خدا

پاسخ به

ببخشید دلم پر بود وگرنه اصلا نمیگفتم و ناراحتتون نمیکردم

بگو عزیزم خودتو خالی کن هروقت دلت گرفت بیا اینجا

وقتی حلما بدنیا اومد شوهرم همش میگفت خداروشکر خدا چقدر دوسمون داشته ک بهمون دختر داد تا تو از تنهایی دربیای

پاسخ به

اخه من خواهر ندارم و اینجا غم کسی و ندارم خودمم و خودم و خدا

مادرت مگه پیشت نیست؟

پاسخ به

ببخشید دلم پر بود وگرنه اصلا نمیگفتم و ناراحتتون نمیکردم

نه عزیزم خوب شد به ما گفتی
ما هم مثه خواهرت

و خدا نزاشت خوشیامون طولانی بشه