بارداری پرخطر..سابقه سقط و زایمان زودرس

142 عضو

پاسخ به

من نمیتونم دلم نمیاد

برای این که فراموش کنی باید پاک کنی

1401/08/21 16:28

پاسخ به

شبا ک خیلی نا آرومم لباساشون بغل میکنم ی دل سیر گریه میکنم بعد میخوابم

مثل من من الان چهاروزه با گریه میخوابم

1401/08/21 16:29

پاسخ به

مثل من من الان چهاروزه با گریه میخوابم

من ک تازه یکم ب خودم اومدم

1401/08/21 16:29

پاسخ به

من ک تازه یکم ب خودم اومدم

سخته ??

1401/08/21 16:33

ولی چاره چیه خدا داده خداهم گرفته

1401/08/21 16:34

پاسخ به

ولی چاره چیه خدا داده خداهم گرفته

اره

1401/08/21 16:36

پاسخ به

سلام بعد سه ماه باردار شدی الان سرکلاژ کردی

نه سرکلاژ نیستم

1401/08/21 18:55

پاسخ به

واسه این که حالتون خوب شد چیکارا کردین که فراموش کنید من هر کاری میکنم فراموش کنم نمیشه شبا با گریه ...

من که تا یه ماه افسردگی داشتم بعدش دیگه انقد رفتیم مسافرت و شوهرم باهام حرف زد تا تونستم باخودم کنار بیام وقتی باردارشدم حالم خوب تر شد

1401/08/21 19:03

پاسخ به

من که تا یه ماه افسردگی داشتم بعدش دیگه انقد رفتیم مسافرت و شوهرم باهام حرف زد تا تونستم باخودم کنار...

خوبه

1401/08/21 19:04

پاسخ به

من که تا یه ماه افسردگی داشتم بعدش دیگه انقد رفتیم مسافرت و شوهرم باهام حرف زد تا تونستم باخودم کنار...

?کاش من سزارینی نبودم ک زود اقدام میکردم

1401/08/21 19:04

پاسخ به

من تازه سقط داشتم تو 21 هفته دوقلو بارداربودم باید سرکلاژ میکردم دکتر سرکلاژ نکرده زایمان زودرس گرفت...

هرچی دکترت گفته رو انجام بده برا من چون نه بخیه خوردم نه کورتاژ شدم مشکلی نبود

1401/08/21 19:04

شوهرم تا یکی دوهفته خیلی داغون بود ولی جلو من گریه نمیکرد خودشو خوب نوشن میداد ک منم فراموش کنم کل وسیله هایی ک براش خریده بودیمو همون روز اومده بود از جلوچش ورداشته بود
الان بعد هشت ماه تازه دوستاش بهم میگن ک شوهرت اون روزا میومد پیشمون حرف میزد گریه میکرد

1401/08/21 19:07

ولی من گریه میکردم اعصابش خورد میشد میگف مگه من مردم یه اتفاق بوده قرار نیس ک حق زندگی رو از خودمون بگیریم بازم بچه دار میشیم دیگه با همین حرفا خودمو اروم کردم یواش یواش رفتم باشگاه یه خودم میرسیدم دائم شوهرم میبردم اینور اونور بین دوستامون تا من توی خونه نشینم فکر کنم ..مامانمم راهش دوره ده روز اومد پیشم دیگه نتونست بیشتر بمونه چون داداشام مدرسه میرفتن

1401/08/21 19:09

پاسخ به

ولی من گریه میکردم اعصابش خورد میشد میگف مگه من مردم یه اتفاق بوده قرار نیس ک حق زندگی رو از خودمون ...

منم اما من زیاد باهم بیرون نمیریم فقط امشب رفتیم بیشتر خودم میرم تابازار ی حال وهوایی عوض کنم

1401/08/21 19:12

پاسخ به

منم اما من زیاد باهم بیرون نمیریم فقط امشب رفتیم بیشتر خودم میرم تابازار ی حال وهوایی عوض کنم

خوبه نزار افسرده شی درسته ک فراموش نمیشه ولی میشه باهاش کنار اومد خیلیا مثل ما بودو و بعدشم بارداری سالم رو تجربه کردن

1401/08/21 19:17

پاسخ به

خوبه نزار افسرده شی درسته ک فراموش نمیشه ولی میشه باهاش کنار اومد خیلیا مثل ما بودو و بعدشم بارداری ...

من فقط برا بارداری بعدیم استرس دارم

1401/08/21 21:24

پاسخ به

من فقط برا بارداری بعدیم استرس دارم

منم الان دارم با استرس میگذرونم ?

1401/08/21 22:43

پاسخ به

منم الان دارم با استرس میگذرونم ?

سرکلاژشدی

1401/08/21 23:12

پاسخ به

سرکلاژشدی

نه فقط استراحت مطلق

1401/08/21 23:46

آسپرین و شیاف و امپول پروژسترون

1401/08/21 23:46

پاسخ به

نه فقط استراحت مطلق

خدا برات نگهش داره عزیزم
شما بچه ی قبلیتون چی بود چرا اینجوری شدین زایمان زودرس گرفتین یا بچه مرده بود؟

1401/08/22 01:28

من 27 هفته بچه توی شکمم مرد و زایمان طبیعی کردم الان یک ماه و نیم میگذره ولی خیلی میترسم

1401/08/22 01:29

نمیدونم چیکار کنم خیلی سخته

1401/08/22 01:30

علت سقط چی بود

1401/08/22 01:31

پاسخ به

علت سقط چی بود

سقط نبود توی 27 هفته مرده بود توی شکمم زایمان کردم
علت مشخص نشد

1401/08/22 01:31