مادران ساوه

228 عضو

پاسخ به

اوه یعنی 18سالگی.کلا تو ساوه دخترا زود ازدواج میکنن سمت ما تو این سن خیلی کم پیش میاد ازدواج کنن

ساوه قدیم میگفتن دختر که رسید به 20 باید به حالش گریست ???

1399/08/24 09:07

من اگه تو 18سالگی حرف شوهر میزدم مامانم پوستمو میکند ???

1399/08/24 09:07

پاسخ به

ساوه قدیم میگفتن دختر که رسید به 20 باید به حالش گریست ???

واااای?

1399/08/24 09:07

الان حالا خوب شدن ساوه مثل قبل کار ندارن به دخترا وگرنه دختره بدبخت شوهر نمیکرد دوهزارتا حرف براش در میاوردن

1399/08/24 09:07

پاسخ به

من اگه تو 18سالگی حرف شوهر میزدم مامانم پوستمو میکند ???

???

1399/08/24 09:08

من و شوهرم هم مدرسه ای دوران ابتدایی با شوهرم.

1399/08/24 09:08

پاسخ به

من و شوهرم هم مدرسه ای دوران ابتدایی با شوهرم.

ای جان چه بامزه ???

1399/08/24 09:08

من میرفتم مدرسه میدیدم همش یه پرایدپشت سرم میره ومیاد هیچیم نمیگه شاید سه ماه شد میرفت میامد

1399/08/24 09:09

فقط نگاه میکرد ازشم میترسیدم شدید

1399/08/24 09:09

پاسخ به

الان حالا خوب شدن ساوه مثل قبل کار ندارن به دخترا وگرنه دختره بدبخت شوهر نمیکرد دوهزارتا حرف براش در...

وای چه. بد.خیلی بده اینجوری من خانواده شوهرم تا ازدواج میکنی انتطار بچه دارن وگرنه فمر میکنن نازایی?در صورتی که تو خانواده خودم اصلا تو فاز بچه و اینا نیستن.الان من بعد یه سال و نیم اونم ناخواسته باردار شدم همه فکر میکردن نازام.

1399/08/24 09:09

پاسخ به

وای چه. بد.خیلی بده اینجوری من خانواده شوهرم تا ازدواج میکنی انتطار بچه دارن وگرنه فمر میکنن نازایی?...

الهی????

1399/08/24 09:09

پاسخ به

فقط نگاه میکرد ازشم میترسیدم شدید

واای ?نمیدونستی چه برنامه ای برات ریختن

1399/08/24 09:09

یه روز دیدم همون پرایده تو خونمون نشسته فهمیدم پسر عمو مامانمه???

1399/08/24 09:10

اره خیلی اذیتع ادم خواهر شوهرم یه سال قبل من ازدواج کرد الان دوتا بچه داره.?

1399/08/24 09:10

پاسخ به

واای ?نمیدونستی چه برنامه ای برات ریختن

اره همچبن بدم نگاه میکرد?

1399/08/24 09:10

پاسخ به

اره خیلی اذیتع ادم خواهر شوهرم یه سال قبل من ازدواج کرد الان دوتا بچه داره.?

وای ن دیگه دوتا ?

1399/08/24 09:11

بعد همه از من انتظار بچه داشتن.هیلی بد بود ولی من و شوهرم دلمون نمیخواست.الانم ناخواسته شده میگم حکمت خدا بوده معلوم. نیست چیا پشتمون میگقتن خدا گفته بزا یع بچه بندازم تو دامن اینا

1399/08/24 09:11

پاسخ به

اره همچبن بدم نگاه میکرد?

خوبه پس به هدفشم رسید

1399/08/24 09:11

پاسخ به

وای ن دیگه دوتا ?

آره بابا?

1399/08/24 09:12

الان خانواده خودم فقط مامانم اینا میدونن حاملم اگه بقیه بفهمن شاخ در میارن که چرا انقدر زود حامله شدم
ولی از نظر خانواده شوهرم باید همون شب عروسی میشدم?

1399/08/24 09:13

بعد جالب اینجا بود دوسال قبل عقدمون اینا شب عروسی خواهرم از من خواستگاری کرده بودن بابا گفته بوده نه بعد دوسال شوهرم منو میبینه نمیدونسته من کیم میفته دنبالم که یه هفته بعد به مامانش میگه مادرشوهرم میگه اون همون دختر دختر عموته که سه ماه هر روز دنبالم بوده ??

1399/08/24 09:13

پاسخ به

بعد همه از من انتظار بچه داشتن.هیلی بد بود ولی من و شوهرم دلمون نمیخواست.الانم ناخواسته شده میگم حکم...

ای جان بچه ناخواسته شیرین تره

1399/08/24 09:13

پاسخ به

بعد جالب اینجا بود دوسال قبل عقدمون اینا شب عروسی خواهرم از من خواستگاری کرده بودن بابا گفته بوده نه...

عههه چه جااالب?

1399/08/24 09:13

پاسخ به

خوبه پس به هدفشم رسید

اره لعنتی?

1399/08/24 09:13

پاسخ به

ای جان بچه ناخواسته شیرین تره

والا چی بگم اصلا امادگیشو نداشتم ولی خب خدا داده دیگه تازع باهاش کنار اومدم.

1399/08/24 09:14