پاسخ به دیگه جاش تنگ شده
دیشب از استرس رفتن به تهران خابم نمیبرد تا 3بیدار بودم اینم آروم بود.... تا اینکه شوهرم گفت چرا نمیخابی گفتم از استرس،،،، گفت نمیریم خوب چرا خوب قشنگ نمیگی که به دلت نیست،، خوشحال شدم خودمو بهش چسبوندم شروع کرد باران به جفتک انداختن????میگه ماشاالله باران هم با خودت پایه ست خوشحالیشو داره بروز میده
1399/03/18 16:50