باجاریم دعوام شد کوچیکترهمن بود قهرکردیم خودشا اصلا وسط ننداخت ب اون بفهمونه ک کوچیکتره اشتباه ازون بوده خودمون اشتی کردیم برگشت بمن گفت غوربتی حزب باد یروز خوب یروز بد ....دلش ازمادرشوهرم پربود بمن سلام نمیکرد میامد خونه مادرشوهرم منم اونجا بخاطرمادرشوهرم میموندم دیگه سرااین چیزا برخوردا خونه خودمم تنهام ولی بهم بی احترامی نمیشه راحتم خونه خودم
1399/05/04 10:38