دیگه نمیان؟

مادر شوهرم گذاشت دیقه آخر بحث لحاف تشک رو انداخت

پاسخ به

دیگه نمیان؟

نه بابا عوضی ها میخان بیان

اشتباه کردم رفتم

خب بعدش؟؟

پاسخ به

مادر شوهرم گذاشت دیقه آخر بحث لحاف تشک رو انداخت

اختلاف انداختن بین منو مهدی

تا تهران باهام قهر بود

پاسخ به

نه بابا عوضی ها میخان بیان

پس دلیلشون دیدن نوه نبود

فک میکرد من به مامانش چیزی نگفتم

پاسخ به

اختلاف انداختن بین منو مهدی

ای بابااا ..چرا چی گفتن مگه؟

پاسخ به

پس دلیلشون دیدن نوه نبود

نمیدونم چه ریگی تو کفششونه

پاسخ به

اختلاف انداختن بین منو مهدی

بعضیا لذت میبرن از دعوا

پاسخ به

ای بابااا ..چرا چی گفتن مگه؟

من به مهدی بین دعوا قبلا گفته بودم به مامانت گلایه کردم این موضوع رو فک کنم خوب متوجه نشده بود

بعد که لحظه آخری مامانش اومد گفت

الان اشتی کردین؟

این ناراحت شده بود که من بهش نگفتم که به مامانت گفتم

بهم گفت خیلی دروغگویی

اخییی یهو سوپرایز شد بنده خدا

پاسخ به

بهم گفت خیلی دروغگویی

عصبانی بوده گفته

منم مامانشو شستم بهش گفتم مامانت خیلی بازیگر خوبیه چرا گذاشت لحظه آخر اصلا من تو خودم گلایه کرده بودم همون شب چرا نگفت میخاد اختلاف بندازه

تازه شاکی شدم که چرا کاری نکرده

چیزی نگفته

بعد خودشم گفت کار مامانم اشتباه بوده

پاشد زنگ زد مامانش کلی باهاش دعوا کرد

?