جوجو رنگی

26 عضو

پاسخ به

عافیت باشه

ممنونم

1399/08/07 16:28

منم خوشم نمیاد من اسمشو میزارم سادگی ولی این دنیا جایه این ادما نیس چون دنیا خیلی بد شده تو میتونی با یه دعوای شده بزرگ راهشو ببری ول کنی بری یه چندتام بفهمن حق با توعه

1399/08/07 16:35

بببینید هرچی سرمون میاد باسبانیش فقط خودمونیم

1399/08/07 16:41

پاسخ به

ب خدا اینجور ادما از معتاد و حشیشی هم بدترن اونقدر ک عذابه روحی میدن ادمو

دقیقا??

1399/08/07 19:46

کلا سرده

1399/08/07 20:22

پاسخ به

دارم میمیرم از سردرد

قرص بخور اب قند یه چیز شیرین بخور احتمالا حرص خوردی از اونه استراحت کن

1399/08/07 20:51

پاسخ به

میگه فقط به خانوادم احترام نمیزاره ها

والا منم میگم این دلیل طلاق و خراب کردن زندگی نمیشه عاقبتش فقط یه زن مطلقه س باید باهاش حرف بزنه شوهرش باهاش غریبی میکنه چون بدون اینک به حرفش اهمیت بده گزاشته حامله بشه بعدشم جوری باهاش حرف زده ک مرد احساس خلا عاطفی کرده فک کرده لیاقت پدرشدن نداره به سمت خودارضایی هم پناه برده مردا ازیه بچه نازنازی ترن بخدا مطمئنم یکی بشینه پای حرفای اون مرد میبینه چ دلایل بچگونه ای برای اینکاراش داره

1399/08/08 10:39

پاسخ به

کاش شوهر منم میشست باهام حرف میزد

اره الهه مهدی هم هیچی نمیگه

1399/08/08 11:30

میخاسته اینجوری مخ بزنه ک پسرش پول بده بهش

1399/08/08 12:08

پاسخ به

??دقیقا راه حل نهایی رو میده موضوع تموم شه

ببین سمانه جان تو میدونی شوهرت قبل غسل خود ارضایی داره
شایدم زیر آب که میره وسوسه میشه
پس راه حلت اینه که صبح ها وقتی شوهرت میخواد بره غسل کنه تو هم پاشو حولتو بردار باش برو تو حموم بهش ور برو تا با تو خودشو ارضا کنه
چند وقت اینکارو تکرار کنی خودش دیگه عادت میکنه

1399/08/08 14:26

درباره اون دوتا مساله هم من اوایل خیلی سکوت بودم فک میکردم این خوبه ولی وقتی شوهرم و خانوادشو بهتر شناختم فهمیدم سکوت همه چیو بدتر میکنه و برعکس باید به حرف بیام
چند وقت دعوای شدید راه افتاد تا اینکه همه چی کم کم آروم شد
و اونم رفتارش بهتر شد
درباره خانواده هم از بس خانوادش با محبتن خودم دلم نمیومد حرفی بزنم میگفتم کارای شوهرم به اونا چه ربطی داره خصوصا که خواهرشوهرمو بی نهایت دوست دارم ولی بعد مدتی مستقیم بهش گفتم اگه خانواده من نیان جای خانواده تو هم اینجا نیست و برا من تا حدود زیادی جواب داد اما تو رو نمیدونم
و اینکه هر وقت میخواستیم بریم خونه خانواده من بد عنقی میکرد بهش گفتم میل خودته بخوای بیای ولی کاری نکن منم از تو یاد بگیرم
بهش گفتم من خانوادتو دوست دارم و از این رفتارا بدم میاد حالا خود دانی
خدا رو شکر همه چی بهتر شده

1399/08/08 14:27

پاسخ به

میخوام طلا بخرم واسه سرمایه گذاری خوبه؟؟

آره بخر اتفاقا شوهر منم می خواد بگیره طلا و زمین و خونه همیشه سوده
فقط هیییییییچ وقت عوض نکن همین

1399/08/08 16:46

خدا حفظش کنه

1399/08/08 23:11

افق اگه هست کسی دید به من بگه میخوام محو بشم توش

1399/08/10 12:24

من به عنوان اعتراض این مکان رو ترک میکنم

1399/08/10 12:26

زیبا مطمئن جادار

1399/08/10 13:10

پاسخ به

شوهرت دوس‌داشته عمل کنی یا خودت کردی

تو برو یکم عمل کن از این قیافه دربیایی

1399/08/10 13:16

تمدید میشه

1399/08/10 13:20

خب حالا چاقوهارو بزارید زمین دستاتونو ببندید

1399/08/10 13:37

از وسط به دو نیم مساوی تقسیمش کردم داشتم فحش میدادم به اون زنه بعد که شوهرم رفت

1399/08/10 13:41

و به 8 تیکه ی مساوی تقسیم شد

1399/08/10 13:40

مث توپ صفت

1399/08/10 14:44

روح روانتون اومد0

1399/08/10 14:55

پاسخ به

اونسری مادرشوهر من گوشی جدید و طلای جدید دید بعد دو روزش مریض شد

مادر شوهر من سریع میگه روله قرصام تموم شده میری واسم بگیری?

1399/08/10 16:08

پاسخ به

ما مثلا شام که میخوریم میگه باید ب منم قاش بدید

وووییی ما چند وقته نمی فهمیم چی میخوریم همه چیزها سفره رو یه گوشی پرت میکنه کوفتمون‌میکنه

1399/08/10 17:33