بچهها سرکوچمون یه پسری هست اسمش رضا قبلا هر وقت میرفتم مغازه خیلی نگاهم میکرد یه جورای دوسش داشنم امروز یهوی در دادگاه بودم یع امضای میخواستیم این دیدم بابام گف رضا رضا وایس اون اومد و گفت برادرم هم مشکل داره بعد گفت امضاه نمیکنم شاید چتد روز دیگه من بخان برا شعود خلاصه امضاع کرد، و گفت دخترت زود عروس کردی یکم خوشم اومد ازش گفتم کاش عاشق من میشد?????
1399/03/19 22:09