پاسخ به من هزار بار الکی جلو چششـزدم با کبریت و نفت رفتم ک خودم بکشم سریعواومد ازم گرفت
آره منم یه بار هر چی قرص بود ریختم تو لیوان جلو چشمش خوردمش یه ساعتی بیهوش شدم چشمام که باز کردم بیمارستان بودم چون خودش و خواهراش خیلی ببهم فشار آوردن بعدش زنگ زدم بابام تا یه هفته خونهی بابام بودم ازاون موقع تا حالا دیگه نرفته پشت سر من پیش خواهراش حرف منو بزنه
1399/03/30 16:36