گروه مامانهای بهمن و اسفند ۹۹

7 عضو

پاسخ به

عههه چیزی شدمگه الان

نه همین ک عروس بزرگه اینجوری رفتار کرد حساب کار دستشون اومد ناراحت شده بود زنگ زد ب شوهرم باهاش درد دل میکرد منم اصلا نپرسیدم ک چی شده یا نشده

1399/09/04 23:32

پاسخ به

نه همین ک عروس بزرگه اینجوری رفتار کرد حساب کار دستشون اومد ناراحت شده بود زنگ زد ب شوهرم باهاش درد ...

کارخوبی کردی عزیزم

1399/09/04 23:32

اره .من فقط ناراحتیم اینه بخدا بد هیچکس رو نمیخام ولی اینجور باهام رفتار میکنن

1399/09/04 23:33

پاسخ به

اره .من فقط ناراحتیم اینه بخدا بد هیچکس رو نمیخام ولی اینجور باهام رفتار میکنن

همیشه همینه عزیزم منم زیادخوب بودم وخوبی کردم هیچ *** قدرخوبیهاموندونست حتی خانواده خودم باشه منم دیگه باهاشون مثل خودشون رفتارمیکنم

1399/09/04 23:34

پاسخ به

همیشه همینه عزیزم منم زیادخوب بودم وخوبی کردم هیچ *** قدرخوبیهاموندونست حتی خانواده خودم باشه منم دیگ...

بهترین کار همینه...

1399/09/04 23:35

چی بگم .من میگم کسی ک‌خودش عروس هست دیگه باید درک کنه چطور رفتار کنه

1399/09/04 23:35

دخترش الان 20 سالشه هنوز خواهرشور بازی درمیاره

1399/09/04 23:36

پاسخ به

چی بگم .من میگم کسی ک‌خودش عروس هست دیگه باید درک کنه چطور رفتار کنه

اتفاقا بدترمیشن به خاطراینکه اینجورادمهانمیتونن سرخواهرشوهرشون عقده هاشون خالی کنن میان سرعروس خودشون خالی میکنن

1399/09/04 23:37

??حتما همینجوره

1399/09/04 23:37

امابیخیال باش میدونم سخته اماواقعاروخودت کارکن که اصلاحرص آدمهای این دنیارونخوری جدی میگم ارزش نداره

1399/09/04 23:38

اره اتفاقا خودم امشب ب همین نتیجه رسیدم

1399/09/04 23:39

مستقیم ب خودم گله نمیکنن ک جواب بدم.

1399/09/04 23:39

پارسال ب شوهرم گفته بودن یعنی شهلا ب خونوادش هم زنگ نمیزنع ک بماهم نمیزنه.شوهرمم خیلی زود تاثیر میگره از حرف اونا.منم گفتم وقتی مامانم هرروز زنگ میزنه معلومه منم میزنم

1399/09/04 23:40

پاسخ به

پارسال ب شوهرم گفته بودن یعنی شهلا ب خونوادش هم زنگ نمیزنع ک بماهم نمیزنه.شوهرمم خیلی زود تاثیر میگر...

اووخ کاش به خودت میگفتن جوابشون میدادی

1399/09/04 23:41

نمیگن .

1399/09/04 23:45

شهلاجونم به نظرم اگرخواستن ارمشتوبهم بزنن وایستا جلوشون تازه اول راهی باشن فامیل جونتوکه ازسرراه نیاوردی.هروقت خواستن ارامشتوبهم بزنن به شوهرت بگو اگربخوان اینجوری رفتارکنن من ترجیح میدم نیان البته بایدشوهرتوبازبون چرب ونرم بکشونی سمت خودت کم کم بایدبهش بگی که خانواده اش دارم اذیتت میکنن به خدا جاری من ذقیقاهنین کاروکرد

1399/09/04 23:51

مشکل من اینه سمیرا حتی ب خواهراس تو هم بگم این بدش میاد چه برسه خرف دیگه

1399/09/04 23:52

ی چیز تعریف کنم دستت بیاد منظورمو.

1399/09/04 23:52

یامثلا خانواده اش خواستن پشت سرت حرف بزنن گوشی وبرداربااحترام بهشون بگو شنیدم بامن مشکل دارید چرابه خودم نمیگیدکه باهم حلش کنیم باورکن من هنینکاروکردم اول اینکه الان دیگه حدوحدودخودشون میدونن قشنگ چندبار زنگ زدم به خواهرش گفتم شنیدم پشت سرم فلان حرف وزدی گفتم شایدشماره منونداشتی عزیزم زنگ زدم اگرگله داری یاناراحتی به خودم بگی که باهم حلش کنیم وازجاهای دیگه به گوشم اشتباه نرسه قشنگ جمع کردن خودشون

1399/09/04 23:54

دوهفته پیشش داداشش رفته بود شهرستان این زنگ زد ب داداش من یکم وسایل بگیره بده بیارن .داداشم عجله ای گرفته بود یکیش یادش رفته بود بمن گفت مامانم میگه نگرفته .منم گفتم خو مادرت چرا زودار نگفت تا من بگم اون ک دید نیس چنان سر من زو تو چیکار مادر من داری ک نگو

1399/09/04 23:54

پاسخ به

مشکل من اینه سمیرا حتی ب خواهراس تو هم بگم این بدش میاد چه برسه خرف دیگه

شوهرمنم همینجوری بود الان همچین خانواده اش شناخته که دیگه خودش فهمید

1399/09/04 23:54

پاسخ به

دوهفته پیشش داداشش رفته بود شهرستان این زنگ زد ب داداش من یکم وسایل بگیره بده بیارن .داداشم عجله ای ...

شوهرت اینوگفت بهت

1399/09/04 23:55

پاسخ به

یامثلا خانواده اش خواستن پشت سرت حرف بزنن گوشی وبرداربااحترام بهشون بگو شنیدم بامن مشکل دارید چرابه ...

خوب گفتی .من اگ اینارو بگم چون شوهرم پشتم نیس باز مقصر منم .همش سکوت میکنم

1399/09/04 23:55

پاسخ به

شوهرت اینوگفت بهت

اره چرا میگی مادرت

1399/09/04 23:55

پاسخ به

خوب گفتی .من اگ اینارو بگم چون شوهرم پشتم نیس باز مقصر منم .همش سکوت میکنم

عجب پس تنهاراهت اینه که شوهرت وباسیاست بکشونی سمت خودت وکم کم خانواده اشوبهش بشناسونی

1399/09/04 23:57