👑👑ملکه ها👑👑

0 عضو

پاسخ به

والا آخه کلا با هم فرق دارن

اخه مث همه دیگه ?

1399/04/29 15:30

پاسخ به

یه بار بیشتر نخوردم??? مرد نداریم بره برامون خرید کنه من و مامانم هم تنبلیمون میاد تا سرکوچه بریم...

الهی نوش جونت عزیزم شوخی میکنم بخدا وگرنه همش رو خوردم چشمم ردش نیست???.کی قرنطینه اشون تموم میشه؟الان بهترشدن؟حالاواقعاکرونابود یاسرماخوردگی

1399/04/29 15:31

پاسخ به

ما تازه عروسی کرده بودیم اربعیین رفته بودیم مادر شوهرم همش از دماغنون در میاورد تا میمومد پیشم اخماش...

وااای دست رو زائر امام حسین بلند کرده?
خدا بهش رحم کرده حضرت ابالفضل ناکاراش نکرده

1399/04/29 15:32

پاسخ به

قفا میخوابی

اره

1399/04/29 15:34

پاسخ به

الهی نوش جونت عزیزم شوخی میکنم بخدا وگرنه همش رو خوردم چشمم ردش نیست???.کی قرنطینه اشون تموم میشه...

شوهر من فقط سرماخورده بوده
الانم 25 روزِ گذشته ولی مامانم نمیزاره بیاد?
بابام ولی گرفته بوده انگار.چون سرفه میزده.
داداشم هم فقط یکم ابریزش بینی داشته
فعلا که مامانم بهشونفته تا اخر شهریور از 100کیلومتری ما رد نشن?

1399/04/29 15:34

پاسخ به

الهی نوش جونت عزیزم شوخی میکنم بخدا وگرنه همش رو خوردم چشمم ردش نیست???.کی قرنطینه اشون تموم میشه...

عزیزمی?

1399/04/29 15:34

پاسخ به

شوهر من فقط سرماخورده بوده الانم 25 روزِ گذشته ولی مامانم نمیزاره بیاد? بابام ولی گرفته بوده انگار....

یاخدا چرااینقد طولانی قرنطینه اند?

1399/04/29 15:36

مامانم میترسه?

1399/04/29 15:37

خب شوهرتو رها کنید?.جاشون جداس قرنطینه ان یاباهم یجان؟

1399/04/29 15:37

بابا و داداشم باهمن..
شوهرم تنهاست

1399/04/29 15:38

پاسخ به

منم شیرمو حرومش میکنم??? چه معنی داره هم میرید شمال هم چیز میدید? چترم براتون?? منم بدبخ هم هی...

?

1399/04/29 15:39

پاسخ به

?

نخند لیلا خانوم
ای مرفه بی درد

1399/04/29 15:39

?????

1399/04/29 15:39

پاسخ به

نخند لیلا خانوم ای مرفه بی درد

ایشالا قسمت شما هم بشه?

1399/04/29 15:41

من از مسافرتای اوایل ازدواجم خاطرات خوبی دارم
یه شمال و یه کیش تنهایی رفتیم
بقیه هاش یا با مامان بابای من بود یا مامان بابای اون
خیلی سخت میگذشت

1399/04/29 15:41

پاسخ به

ایشالا قسمت شما هم بشه?

ایششششالله
شیطونه میگه زنگ بزنم شوهرم بیادا...
گور بابا کرونا
فوقش ماسک میزنیم

1399/04/29 15:42

کیش که رفتیم ماه عسلمون بود
پولشو هم از هدیه های عروسی کنارگذاشته بودم
فامیل شوهرم اییییینقدر زنگ زدن و پیغام پسغام دادن و خرده فرمایش میخواستن که داشت زهرمارمون میشد.منم به مامانم گفتم که میخوام گوشیمو خاموش کنم نترسه
روز اخر کلا سیمکارت گوشی هارو دراوردم ?

1399/04/29 15:45

پاسخ به

اخه مث همه دیگه ?

نه ،مال ما با هم متفاوت

1399/04/29 15:47

پاسخ به

شوهرت چک زد

اهوم?

1399/04/29 15:48

پاسخ به

چرااااا عجب ادمیه مادرشوهرت خوبه خالته???

ادم بدتر ناراحت میشه غریبه باشه باز نمیسوزه

1399/04/29 15:48

پاسخ به

گه خورده زده ب چه حقی زده

?

1399/04/29 15:48

پاسخ به

یا خدا. چرا زد

فقط بخاطر اینکه مادرشوهرم بهش فشار میاورد فک کنم همه جمعش شدن دورت اونوق شوهرت بیاد یه چک بهت بزنه

1399/04/29 15:49

پاسخ به

وااای دست رو زائر امام حسین بلند کرده? خدا بهش رحم کرده حضرت ابالفضل ناکاراش نکرده

داش میشد خدا رحم کرد بهش

1399/04/29 15:50

شوهرت زد???
فکرکردم مادرشوهرت زد...

اونم حتما دلش میخواسته تنها بودن باهاتو عاشقانه های سفر دوتایی رو
ولی مردِ بهش فشار میاد نتونه اعصابش بهم میریزه.

1399/04/29 15:52

پاسخ به

شوهرت زد??? فکرکردم مادرشوهرت زد... اونم حتما دلش میخواسته تنها بودن باهاتو عاشقانه های سفر دوتای...

اره شوهرم زد کلا خیلی سخت بود اولشم تا رسیدیم مرز خیلی شلوغ بود یه نفر رفت بالای دیوار منم پاینش نشسته بود پاره اجر خورد تو سرم سرم شکست ?

1399/04/29 15:55