خداروشکر پسر من شیرشو میخوره
خب خداروشکر
من بچم یکسال و یکماهشه اما یکماهه از شیررفته به کل و یه قطره هم نمیخوره
اشکال نداره خانمه تو خانه ی بهداشت ما ماماست خودش بهش گفتم من بچم از شیررفته و دیگه نمیخوره قسم خورد...
اوم
1400/12/04 17:28
خانوادم میگن وابسته خودت کردی
خونواده منم میگن همیشه
1400/12/04 17:29
خب خداروشکر من بچم یکسال و یکماهشه اما یکماهه از شیررفته به کل و یه قطره هم نمیخوره
همسن همن ک
1400/12/04 17:29
خونواده منم میگن همیشه
???
1400/12/04 17:29
بخدا مریم منم آریا بااینکه دیگه شیر نمیخوره و کلا هم شیر خشکی بود قبلا اما همش آویزونمه همش میخواد پ...
کلافه کننده اس?
1400/12/04 17:29
پس همشون اینجوری ان من فکر کردم فقط پسر من اینجوره
اره همه یه جورن الان زمان اضطراب جداییشونه تا دوسال
1400/12/04 17:29
ببخشیدا گلاب ب روتون میرم دشویی میاد پشت در میشینه تامن بیام خیلی سختمه اعصابم ب صفر رسیده دیگه
اخخخخخخخ
دختر‌منم?
کلافه کننده اس?
خب برو خداروشکر کن دخترتو میبینی?
1400/12/04 17:30
همسن همن ک
عه؟
خب ببین بچه هامون کوچیکن من فقط غصه ی شیری رو دارم که نخورد اخه پاستوریزم نمیخوره
خب برو خداروشکر کن دخترتو میبینی?
ها ؟
1400/12/04 17:30
ها ؟
میگم هرچه قدم دخترت اذیتت کنه یک هزارم آریاهم نمیشه ک من و اذیت میکنه
1400/12/04 17:31
میگم هرچه قدم دخترت اذیتت کنه یک هزارم آریاهم نمیشه ک من و اذیت میکنه
اها از نظر شیر ک اره
ولی اینم از بس مک میزنه اذیت میشم
اما نمیدونم چرا دقیقا همشون نق نقو وابسته ان
من ظرفم بشورم میزارم رو اپن کنارم
غذا بپزم رو کابینت کنارم
اره همه یه جورن الان زمان اضطراب جداییشونه تا دوسال
پس همونه
1400/12/04 17:32
اخخخخخخخ دختر‌منم?
همشون لنگه همن
1400/12/04 17:33
عه؟ خب ببین بچه هامون کوچیکن من فقط غصه ی شیری رو دارم که نخورد اخه پاستوریزم نمیخوره
چ بد پسر من میخوره هر روز صبح بهش میدم
1400/12/04 17:33
دیوانه شدم دیگه همیشه خونه ریخت و پاش غذا هول هولکی ب هیچی نمیرسم
منم مریم بخدا بعضی وقتا خودم و فوش میدم???
1400/12/04 17:33
چ بد پسر من میخوره هر روز صبح بهش میدم
ن مهرساهم پاستوریزه نمیخوره
1400/12/04 17:34
ن مهرساهم پاستوریزه نمیخوره
من از 9 ماهگی بهش میدادم دیدم حساسیت نداره دادم عادت کرده
1400/12/04 17:34
اها از نظر شیر ک اره ولی اینم از بس مک میزنه اذیت میشم اما نمیدونم چرا دقیقا همشون نق نقو وابسته ان ...
منم بخدا همینه همش مامان مامان میکنه
الان ساعت هفت صبح بیدارشده بودیم تازه خوابش کرده بودم تا خوابید بیدار شد هی باباش میبردش تو اتاق میگه مامان یه ذره بخوابه هی میاد خودشو رو من میندازه میگه بیدارشو اخرش بیدارم کرد حالا نشسته خوشبحال باباهاشون
اونوقت باباش میگه من هم مادرم هم پدر?
مادران دی ۹۹
75 عضو
