مادرای گل ساروی(شهر ساری)

636 عضو

پاسخ به

ولی خواهرشوهرام ک هی میخوان بچسبوننش ب باباش و سمت خودشون

ولی منم تو نگاه اول گفتم چقدر شبیه مامانشه

1402/04/17 09:36

پاسخ به

بهم گفتن زیاد حرف نزن،سرتم بلند نکن همینکارو کردن ؛فقط ب پهلوهام نگاه میکردم آروم آروم

بعضیا میشن چون منم خیلی بلند میکردم ولی نشدم آنقدر جا عمل درد میکرد ک اینا ب چشمم نمیومد

1402/04/17 12:28

پاسخ به

کدوم بیمارستان بودی؟ شفا هم میگن همه اونجا هی میگن شیرینی بده ?

ولی امیر اصلا طلب شیرینی نکردن ما خودمون به خدمه میدادم

1402/04/17 16:50

دکتر من روز اخر باهاش اشنا شده بودم خیلی هوامو داشت خودشم اومده بود بالا سرم
پرستارام میگفتن سفارشتو کرد
البته استاد دانشگاش اشنامون بود بهش زنگ زده بود سفارشمو کرده بود

خدا کنه این دکترمم سر عمل و بعد عمل خوب باشه تا الان ک خوب بود

1402/04/17 18:09

پاسخ به

نمیشناسم،انشالله ک خوبه

تو ساری شناخته شده نیست زیاد چون جدیدا اومده
سمت چالوس و نوشهر بود

1402/04/17 18:17

پاسخ به

تو چیجوری ولایت سزارین اختیاری شدی?

درد طبیعی هم کشید.مستقیم نرفت عمل که.دکترش کلی معطلش کرد تو زایشگاه

1402/04/18 13:29

پاسخ به

من با تامین 50 تومن میدادم

نمیدونم، اتفاقا همین سه شنبه هفته پیش رفتم پیشش برای معاینه، 39 و خرده ای شد با 10 تومن وسیله

1402/04/18 14:26

پاسخ به

خدا لعنتشون کنه اوج گرما ساعتی ک همه استراحت می‌کنن میخابن برق قطع کردن از نزدیک دو قطع هنوز نیومد

??الان برای یازدهمین بار رفته
میاد 10 ثانیه بعد میره
وسائل میسوزن کل امروز دک ساعت خالص برق نداشتیم

1402/04/18 16:43

پاسخ به

آره امروز وحشتناک گرم بود?

از ساعت 10 تا الان بالای 20 بار برق رفت
هنوز برق نیومد
مردم از گرما
از همسایه ها پرسیدم همه میگن برق نداریم فوریت های برق هم اومد و رفت اما بازم نیومد??

1402/04/18 18:48

پاسخ به

از ساعت 10 تا الان بالای 20 بار برق رفت هنوز برق نیومد مردم از گرما از همسایه ها پرسیدم همه میگن برق...

ای وای اینجوری آدم هلاک میشه از گرما?
من یک ساعت برق رفت داشتم میمردم از گرما. تمام تن دخترم خیس آب بود از عرق
همش دعا میکردم زودتر بیاد برق...
چه بی مسئولیت‌ان، هنوز برقتون نیومده!! ?

1402/04/18 18:50

پاسخ به

ای وای اینجوری آدم هلاک میشه از گرما? من یک ساعت برق رفت داشتم میمردم از گرما. تمام تن دخترم خیس آب...

بیست دقیقه فقط میومد و میرفت
در حد ثانیه ای می اومد و میرفت
جاریم چند بار زنگ زد اما خب نمیدونم چی باس گفت تو این گرما داغون شدیم
هنوز که هنوز ه نیومد????

1402/04/18 18:52

پاسخ به

بیات توفیقی نائیجی طالبی دلبرده یداللهی جعفری

و فاضل تبارملکشاه. دکتر من بوده من 2سال پیش اونجا زایمان کردم

1402/04/18 20:42

پاسخ به

مگ بیمه تامین اونجا تاثیر داره؟!

بله
امروز خودش گفت با بیمه تامین اجتماعی این مبلغ

1402/04/18 22:20

یه پیرهن لختی گرفتم 58???
اینجا بخدا همونو قیمت کردم صدو خوردی گفت
بعد اتیکتشو ب فروشنده نشون دادم خودش تعجب کرد گفت من اینجا فروشندم خندید گفت کجا گرفتی برو همرو همونجا بگیر عالیه قیمتاش

1402/04/19 09:34

پاسخ به

کاش میتونستم عکس بفرستم

یه کار دیگه هم میتونی بکنی

1402/04/19 09:48

پاسخ به

ن خواهر من دکترم اونجا نیست بعدش من سوال کردم درد طبیعی باید بکشی هزار تا بهانه بعد سزارین کنی مگه د...

اره.مستقیم نمیبرنت سزارین مگر اینکه به دکتر پول بدی بری خصوصی

1402/04/19 10:10

چند وقت پیش یه لباس عروس کردم تن مهدیار ?

1402/04/19 10:48

نصب اپلیکیشن نی نی پلاس

بچه خریدیم?

1402/04/19 11:13

پاسخ به

ثبت احوال باید اسم جدید بسازه پس لطفا اسم دختر جدید از ک هم من میخوام?

کژال
کیارا
کرانه
کیناز
کاترینا
کرشمه
کهربا
کایلا
کلارا

1402/04/19 17:54

پاسخ به

تو بارداری خوردی پس؟

اره اسید معده تو حلقم بود همیشه اووف یادم اومد ???

1402/04/20 19:24

پاسخ به

مرجان توفیقی؟ دکتر یک چیز کاملا سلیقه ای و کاملا بستگی به شرایط بارداری داره. مثلا کسی که بارداری پر...

روانیه فقط استرس میده
اصلا از خودش چیزایی در میاورد ک نگم
دیگه شوهرم گفت پیشش نرو
دوستام میگفتن این اخر سکتت میده
بخدا نصف چیزایی هم ک میگف همش الکی
بارداری اولم پیشش بودم اصلا اینطور نبود اخلاقش بجا اینک بهترشه گندتر شد
البته زایمانمو پیش این انجام نداده بودم چون خانم سرپرست زایمان طبیعی از اب دراومد هیچ رقمه راه نیومد باهام با اینک میدونس مشکل دارم
منم اخلاق دکتر خیلی برام مهمه هر بیسوادی میدونه ب زن باردار نباید الکی استرس بده
اینسریم چون کسی و نمیشناختم رفته بودم پیشش اول

1402/04/21 19:59

پاسخ به

دکتر مالایی زیرمیزی نمیگیره ولی میبره بیمارستان فکوری جویبار سزارین میکنه

مالایی فامیلمون پیشش زایمان کرد بیمارستان نیمه شعبان برد چون بیمه اش فقط نیمه شعبان قبول میکردن

1402/04/22 09:29

پاسخ به

اونک اره ولی میترسم دیگه

اره میدونم‌ حق داری، دخترداییم بهم میگفت نرگس النگو تو بفروش برو شفا ولی ولایت نرو?

1402/04/22 14:22

پاسخ به

اره ایطوریم خوبه زن عموی منم بیهوش بود راحت وقتی چشاشو باز کرد تموم شد بود همه چی

من بی حس بودم ولی انقد گریه کردم بیهوشم کردن
البته فکر کنم از این بیهوشی خفیفا بود چون گفتم میخوام بچمو ببینم بیهوشی خندید گفت خیلی زرنگی
بعد بچم ک بدنیا اومد بیدارم کردن دیدم دوباره باز هیچی ندیدم تا بردنم تو بخش

1402/04/22 14:46

پاسخ به

اها من فکر می کردم مشکل یه جای دیگ بود.خب پس به دلت بد افتاده نرو اونجا

اوهوم?

1402/04/22 14:52