بچه ها بزارید توضیح بدم .ببینید من تک فرزندم و24سالمه بعد من زن اول بابام بچه دارنمیشده بابام مامانموگرفته بعد مامانم یه دختر20ساله بوده وقتی منوبدنیااورده زن بابام بزرگم کرده بعداشپزی وهمه چی بازن بابام بود یعنی مامانم هیچ کاری بلدنبود منم ک خداروشکر هیچ کاری بهم یاد ندادن ن اشپزی ن چیزی بعد من خواستگارخیلی داشتم ولی جورنمیشد تااینکه شوهرم اومد خواستگاری وسریع جورشد ومن کلایک ماه عقدبودم بعدم عروسی بعدمن هیچ کاری بلدنبودم مادرشوهرم باغرغر وتهدیدبه طلاق یادم داد این ک گذشت سه ماه بعد عروسی باردارشدم و ازشانس بدمن بچم 35هفته و5روز بدنیااومدونارس بود بابامم ک دیدمامانم ازپسش برنمیاد به شوهرم گفتش ک ماازپسش برنمیایم وشوهرمم ازلج اونا منوبرد خونه مامانش ومن چیاک نکشیدم 35روز خونه مادرشوهرم بودم وهر روز جنگ ودعوا تااومدم خونه خودم 8ماهه خونه خودم درسته مادرشوهرم تو ختنه کردن بچه سرمابخوره بسوزه کمک میکنه ولی شوهرم همش میگه بچه رومامانم بزرگ کرده تواین مدتم دعواداشته باشیم میگن طلاقت میدیم وبچه روازت میگیریم منم توشهربودم الان اومدم توروستا ک هیچ امکاناتی نداره وطبقه بالای خونه پدرشوهرم میشینم باهمه چی شوهرم ساختم ولی شوهرم حتی میخواد منوازخانوادم دورکنه وهمون یک ماه یکبارم نبره یه مدت ک میگفتن توک کاربلدنیستی چراازدواج کردی وپسرمنوبدبخت کردی حالامن خودم دخترخوبی نبودم گذشتم خرابه بعد عروسی فهمیدم شوهرم دوتازن عقدی داشته وطلاق داده ومعتادبوده ترک کرده واینا?
1401/07/25 18:16