مهربانی و تواضع

آیا از آن جمله افرادی هستید که مدام عصبانی می‌شوید، سر پیشخدمت‌ها داد می‌زنید و با سرایدار مثل زیردست خودتان رفتار می‌کنید؟ اگر چنین رفتاری دارید باید بدانید که هیچ مردی زنی را که خودخواهانه رفتار می‌کند، بر دیگران حس برتری دارد و دیگران را حقیر و سطح پایین می‌بیند را دوست نخواهد داشت. مرد‌ها دوست دارند با زنان صبور و مهربانی در ارتباط باشند که با دیگران مدارا می‌کنند و قضاوت نمی‌کنند.

ترمیم رابطه سرد و یا خراب شده بین زنو شوهر

روابط، مانند بسیاری از چیزهای دیگر در زندگی نیاز به مراقبت دارند اما متأسفانه بسیاری از ما از این موضوع با بی‌­توجهی عبور می‌­کنیم و همین امر باعث می­‌شود رابطه­‌ای عاشقانه و شاد پس از مدتی تبدیل به رابطه­‌ای سرد و شکست­ خورده شود بدون این که خودمان متوجه این روند شکست و آسیب شده باشیم. برای جلوگیری از این اتفاق یا اصلاح آن هر زوجی نیاز دارند نقاط قوت و ضعف رابطه خود را بررسی کرده و با راهکارهای مطمئن روانشناسی به ترمیم خرابی­‌های روابط بینشان بپردازند. 

تغییراتی سالم را در روابط خود ایجاد کنید

ایجاد تغییر در زندگی همیشه به جسارت و همت بالایی نیاز دارد. هنگامی که رابطه شما با همسرتان دچار دگرگونی­‌هایی نسبت به روزهای اول شده و نتوانسته­‌اید طراوت و شادی آن را مانند روزهای اول حفظ نمایید، پس یعنی هر دو یا یکی از شما در برخی عملکردهای خود ضعیف بوده­‌اید و باید پس از شناسایی این ضعف­‌ها تغییر را آغاز کنید. باید با دیدی باز به جستجوی این عملکرد نادرست بپردازید و پس از پیدا کردن آن با روش­‌های صحیح و کاربردی به خود و همسرتان برای ایجاد تغییر ات مثبت در رابطه‌تان کمک کنید. 

برای شناسایی مشکلات و بهبود روابط خود برنامه­ ریزی کنید



حتی اگر همسرتان علاقه‌مند نباشد، با ایجاد تغییرهای متعدد، حتی تحولاتی کوچک می‌توانید رابطه‌تان را بهبود دهید و حتی احیاء کنید. ما در این راهنمای مختصر یک برنامه پنج نکته‌ای را برای شما آماده کرده‌ایم تا با توجه به آنها بتوانید رابطه‌ی عاطفی آسیب دیده‌ی خود را ترمیم کنید. لطفاً این توصیه‌ها را در زندگی‌تان پیاده کنید و یک ماه به آنها متعهد باشید تا خودتان از پیشرفت به دست آمده شگفت‌زده شوید.

از محتاج بودن و التماس کردن دست بردارید

خنجر خوردن از پشت، طرد شدن، مورد خیانت و بی‌توجهی قرار گرفتن و به عبارت دیگر آزرده شدن و آسیب دیدن باعث می‌شود که بسیار عاطفی شوید. تحمل این شرایط هر چقدر هم که سخت باشد، از عهده یک انسان عادی برمی‌آید. هرچند برای کمک کردن به خودتان و بهبود وضعیت‌تان کارهای مختلفی می‌توانید انجام دهید، اما باید مراقب باشید به روش‌هایی متوسل نشوید که شما را به عمق بیشتری از دریای اندوه و ناامیدی فروببرد. برای مثال هرچه هیجان‌زده‌تر و عاطفی‌تر باشید، محتاج‌تر یا گوشه‌گیرتر می‌شوید. چنین خصوصیاتی همسرتان را بیشتر از شما دور می‌کند. از طرفی این بی‌توجهی‌ها باعث می‌شود که کج‌خلق و زودرنج شوید، سخت‌تر ببخشید و کمتر با خودتان و همسرتان مهربان باشید. پژوهش‌ها نشان داده است که دلجویی کردن از خود و توجه به خود یکی از بهترین روش‌های آرام کردن خود، منطقی و عقلانی کردن عواطف و در نتیجه بهبود رابطه‌ی سرد شده است. بنابراین اگر بتوانید به وضع و خودتان سروسامان بدهید، موفقیت بیشتری برای احیاء رابطه‌تان خواهید داشت. اما برای تغییر این حالت روش هایی نیز وجود دارد.

از همین لحظه آغاز کنید

می­‌توانید برای ایجاد تغییر در شخصیت خود با سه گام زیر پیش بروید:

مرحله اول

از خودتان بپرسید …

آیا به خودم بیش از حد سخت می‌گیرم؟

آیا خودم را سرزنش می‌کنم؟

آیا خودم را دست‌کم می‌گیرم؟

آیا به خودم فرصت دوباره می‌دهم؟

آیا متوجه نشده‌اید که هنگامی که به گذشته نگاه می‌کنید و همسرتان را به باد سرزنش می‌گیرید، برای خودتان نیز جهنمی را ایجاد می‌کنید.

مرحله دوم

بررسی کنید که چه زمانی شرایط را بیشتر برای خودتان سخت می‌کنید.

مرحله سوم

یک تا سه پیشنهاد در این زمینه تهیه کنید که چه زمانی و به چه روشی نیاز دارید که به بهترین دوست خودتان یعنی آدم کمیابی تبدیل شوید که مهربان و بخشنده است و اهل قضاوت نیست. مسئولیت افکار و اعمال خودتان را بدون قضاوت کردن و زیر سوال بردن خودتان تعیین کنید، توبیخ و سرزنش کردن خودتان فقط شما را هیجان‌زده‌تر و عاطفی‌تر می‌کند. اگر قرار است که به قضاوت درباره خودتان بنشینید، کمبودها، نقص‌ها و ناکامی‌های خود را بپذیرید.

مسئولیت‌ خودتان را به عهده بگیرید

همسرتان نمی‌تواند تمام نیازهای عاطفی اساسی شما را برآورده کند، هیچ *** نمی‌تواند. همگی ما مسئولیت رفاه و سلامت خود و سلامت و خوشبختی رابطه‌مان را به عهده داریم. زمانی که به بررسی نقش خود در فراز و نشیب‌های رابطه‌تان می‌نشینید، با خودتان کاملاً صادق باشید. لازمه صادق بودن این است که خودتان را به جای افرادی قرار دهید که به نحوی در رابطه عاطفی شما درگیرند یا از آن تاثیر می‌پذیرند. به کارآمدی این فرایند ایمان داشته باشید و دقت کنید که تمام افرادی را که دوست ندارید و دوست‌تان ندارند، نیز مدنظر قرار دهید. به این ترتیب می‌توانید تلویحاً اطلاعات باارزشی درباره خودتان و روابط‌تان با دیگران و همسرتان به دست بیاورید.

از همین لحظه آغاز کنید

شجاع باشید و از خودتان بپرسید: “اطرافیانم درباره برخورد من با آشنایان، دوستان نزدیک، خانواده و همسرم چه نظری دارند؟” پاسخ این سوال به طور ضمنی اطلاعات باارزشی را درباره وضعیت زندگی زناشویی‌تان در اختیارتان قرار می‌دهد. پرسیدن این سوال‌های معنی‌دار از آشنایان و اطرافیان به پیشبرد این فرایند و ترمیم رابطه‌تان کمک می‌کند.

نقش خودتان را در فراز و نشیب‌های رابطه‌تان تعیین کنید

قبل و بعد از یک رخداد مهم و در طول آن، در یک روز معمولی و در یک موقعیت خاص از خودتان بپرسید: “نقش من در این اتفاق چه بوده یا چیست یا چه خواهد بود؟” بدون آن که قضاوت کنید، خودتان را نقد کنید، نقش خود را در فراز و نشیب‌های رابطه‌تان بپذیرید و زمانی که متوجه کناره‌گیری و بی‌توجهی همسرتان شدید، سعی کنید قلبی بخشنده و سخاوتمند داشته باشید. از دستاوردهای تلاش‌های خود و دیگران لذت ببرید و بدون تنبیه و توبیخ خود یا همسرتان از اشتباهات‌ گذشته درس بگیرید.

از همین لحظه آغاز کنید

از همین لحظه آغاز کنید

قدم به قدم با دستورالعمل زیر پیش بروید:

مرحله اول

جواب سوال‌های زیر را بررسی کنید:

چه اموری در زندگی زناشویی‌مان ایده‌آل پیش رفته است؟

چه اموری قابل قبول بوده است؟

من کجا کار را خراب کرده‌ام؟

آیا می‌خواهم همسرم را از این بابت سرزنش کنم؟

آیا چیزی هست که لازم باشد به خاطرش عذرخواهی کنم؟

چه کارهایی می‌توانم انجام دهم تا کارها دفعه بعد بهتر پیش برود؟

مرحله دوم

مسئولیت و تاثیر نقش خودتان را بدون قضاوت، سرزنش یا شرمساری قبول کنید.

مرحله سوم

یک تا سه پیشنهاد را برای به روز کردن خودتان در این رابطه بنویسید.

چگونه همسرتان را تغییر دهید

شاید همسرتان قابلیت تبدیل شدن به آدم بهتری را داشته باشد، همان طور که شما و در واقع همگی ما می‌توانیم بهتر شویم. از طرفی فکر می‌کنیم که پیش از این سعی کرده‌اید که همسرتان را تغییر دهید. آیا موفق بوده‌اید؟ حتی اگر در کوتاه مدت به موفقیت‌هایی دست یافته باشید، بعید است که این تحولات سطحی مدت طولانی دوام بیاورد. آیا خودتان متوجه شوید که دوباره همه چیز مانند سابق شده است؟ اگر همسرتان روش خود را تغییر داده است، احتمالاً این تغییر را یا به خاطر نق زدن شما ایجاد کرده یا این که با اولتیماتوم دادن مستقیم یا غیرمستقیم به همسرتان، او را به این کار وادار کرده‌اید. شاید هم همسرتان براساس نتایج ارزیابی‌های خود و بر مبنای انگیزه شخصی‌اش تصمیم گرفته است که متفاوت عمل کند. این انگیزه‌ از درون او نشأت گرفته و احتمالاً همسرتان صرفاً از روی عشق به شما یا به دلیل لازم دانستن این تغییرات برای ترمیم رابطه‌تان پیشقدم شده است. جان کلام آن که تغییر ناشی از افکار و اعمال همسرتان همان تغییری است که می‌توان به پایدار بودن آن امیدوار بود.

از همین لحظه آغاز کنید

با قدم‌­های زیر جلو بروید:

مرحله اول

از خودتان بپرسید که:

نیازهایتان در دوران جوانی چگونه برآورده شده یا نادیده گرفته شده است؟

آیا قشقرق‌هایی که به پا کرده‌اید و ناله‌های مداوم باعث می‌شده که دیگران به شما توجه کنند؟

یا بالعکس مجبور بوده‌اید که خودتان به تنهایی و بدون کمک دیگران راهی برای تامین اساسی‌ترین نیازهای خود پیدا کنید؟

آیا از دوران جوانی یاد گرفته‌اید که چگونه از خودتان مراقبت کنید؟

چه کسی همواره در هر شرایطی به دادتان رسیده است؟

مرحله دوم

روش‌های برآورده کردن نیازهای خود در سن جوانی را با روش فعلی تامین نیازها و خواسته‌هایتان مقایسه کنید. لازم است که به تمام نکات منفی توجه کنید و اثر آنها بر همسرتان و روش ارتباط برقرار کردن با هم را بررسی کنید.

مرحله سوم

یک تا سه پیشنهاد را بر اساس این ارزیابی مجدد برای به روز کردن خود بنویسید.

باقیمانده رابطه خود را اصلاح و از آن محافظت کنید

وقتی مدتی را با هم زندگی کنید، به این نتیجه می‌رسید که یکدیگر را به خوبی می‌شناسید. اما واقعیت این است که ما هر روز نکات تازه‌ای درباره زندگی و روابط‌مان یاد می‌گیریم. به عبارت دیگر ما دائماً در حال تغییر هستیم. هر گفتگو، هر فکر و هر عمل امروز ما مبتنی بر تجربیات گذشته‌مان است. اگر آن‌قدر از هم آزرده و رنجیده خاطر شده‌اید که حتی نمی‌توانید مانند دو انسان بالغ با هم گفتگو کنید، دیگر درباره روحیات و نیازهای یکدیگر کنجکاوی نخواهید کرد. هرچه رابطه‌تان بیشتر در سراشیبی سقوط می‌غلتد و به لبه پرتگاه نابودی نزدیکتر می‌شود، علاقه‌تان به هم کمرنگ‌تر و بی‌رمق‌تر می‌شود و در عوض نقاط منفی او را در ذهن‌تان پررنگ‌تر می‌کنید. در چنین شرایطی باید تلاش زیادی بکنید تا ویژگی‌های مثبت و محاسن همسرتان را به یاد بیاورید.

از همین لحظه آغاز کنید

با راهکارهای زیر مرحله به مرحله پیش بروید:

مرحله اول

در برنامه روزانه خود وقتی را به صحبت با هم همسرتان اختصاص دهید، تاریخ و ساعت مشخصی را تعیین کنید.

مرحله دوم

درباره برنامه‌ها، و نه مشکلات، هفته آینده صحبت کنید. چه کارهایی را می‌خواهید برای فرزندتان، در حیاط یا خانه انجام دهید. لطفاً دست از سرزنش کردن یا خجالت کشیدن بردارید، شرایط فعلی را بپذیرید. سپس شروع به صحبت کردن درباره رابطه‌تان بکنید، سعی کنید که تمرکز اصلی‌تان بر احساسات و کارهای خودتان باشد. سه لطفی را که همسرتان در حق‌تان کرده است، ذکر کنید. بله، فکر می‌کنید که این کار دشوار است، اما راهکار “قانون دو ثانیه‌ای”  به زوجین کمک می‌کند تا مکالمه‌ای معنادار و حتی مفرح داشته باشند.

مرحله سوم

تاریخی را برای گفتگوی هفته بعد مشخص کنید و همین روند را در هفته‌های آتی ادامه دهید.

بعد از بررسی و برنامه ­ریزی برای پیدا کردن منشاء مشکلاتی که رابطه شما را هدف قرار داده و ایجاد تغییر برای اصلاح این وضعیت، می­‌توانید از این 10 توصیه ساده ولی کاربردی  بهره ببرید:

بین دعوا به خودتان وقت استراحت بدهید: هر وقت دعوا بالا گرفت، ناامیدی، خشم و ناراحتی بر وجودتان مستولی شد و از فکر این همه آزار و اذیت به ستوه آمدید، قبل از آن که شروع به داد زدن کنید، ساکت شوید. مطمئن باشید که اگر در این وضعیت احساسی سعی کنید که برای موضوع مورد بحث‌تان چاره‌ای بیاندیشید، فقط خودتان را در دردسر بزرگتری خواهید انداخت.

فهرستی از محاسن همسرتان تهیه کنید: این فهرست خوبی‌ها را به دیوار بزنید و آن را هر روز صبح، وقتی از دستش عصبانی شدید یا قبل از خوابیدن با دقت بخوانید. بگذارید همسرتان بداند که قدردان خوبی‌های او هستید و به او توجه دارید.

از سرزنش کردن خود یا همسرتان دست بردارید: به قول معروف آب رفته به جوی بازنمی‌گردد. زمانی که لازم است در یک مقطع بحرانی و مشکل‌آفرین یا پس از آن بر حل مشکلات‌تان متمرکز شوید، متهم کردن همسرتان هیچ فایده‌ای به جز هدر دادن وقت و انرژی ندارد.

مشکلات، امیدها و آرزوهای خود را با همسرتان در میان بگذارید.

آنچه برای خود نمی‌پسندید، در حق همسرتان روا ندارید.

خطاهای خود را خالصانه و از صمیم قلب بپذیرید و بابت آنها عذرخواهی کنید.

هر روز مهربان، باتوجه و باملاحظه باشید، بدون آن که به یک بله قربان‌گو تبدیل شوید.

در لحظه زندگی کنید و حتی از کارهای معمولی و پیش پاافتاده لذت ببرید: برای آنچه که دارید شکرگزار باشید و درک کنید که چه مواهب خاصی در اختیار دارید.

عشق، همدلی و ایمان خود به همسرتان را بدون چشمداشت به او نشان دهید. ابراز احساسات برای ترمیم رابطه شکست خورده لازم است. حواس‌تان جمع باشد که همسرتان چه زمانی عشق‌اش را به شما ابراز می‌کند و به نحو مناسبی به آن پاسخ دهید.

روانشناسی مردان و رازهایی که باید زن ها بدانند

روانشناسی مردان

مردان چند صفت متمایز دارند. مردان به خاطر ساختار مغزی خود نمی توانند به خوبی زنان روی چند مسئله همزمان متمرکز شوند.بنابراین در مواقعی که دوست دارید از او بهره وری احساسی کنید .ذهن او را پرت نکنید. تصور نکنید او هم مانند شما می تواند همزمان هم به حرف های شما گوش دهد و هم مشغول کاری دیگر مثل مطالعه یا تماشای تلوزیون بنشیند.

مردان و زنان چند تفاوت اساسی با هم دارند.
اول اینکه قسمت نیمکره راست مغز مردان که اعمالی نظیر کسب مهارت های فیزیکی و تطابق های چشمی و ماهیچه ای را انجام می دهد از نیم کره چپ آنها بزرگتر است.اما در زنان نیمکره چپ مغز که مهارتهایی چون بیان احساسات ومهارتهای گفتاری را به عهده دارد به اندازه نیمکره راست آنها می باشد.
بنا براین طبیعی است که مردان از نظر احساسات و عواطف عملکردی پایین تر از زنان داشته باشند. تا جایی که،مردان اگر سخنوران ماهر، و در رشته فلسفه و روانشناسی هم متبحر باشند، در بیان احساسات خود بسیار ضعیف تر از زنان می باشند.

تفاوت بعدی وظایفی است که از ابتدا به دوش مردان افکنده شده است.
مردان چون از قدیم، کار و مسئولیتی بر عهده داشته اند اکنون هم اگر وظیفه و مسئولیت را از آنان بگیرید از مرد بودن خود منزجر می شوند. مردانی که موقعیت شغلی و مسئولیت خانوادگی و اجتماعی خاصی، بر عهده ندارند در خود احساس کمبود و حقارت می کنند.این گونه مردان به حمایت بیشتری نیاز دارند تا خلاء بیشتری را در زندگی خود احساس نکنند.
تفاوت دیگر، مربوط به نوع تربیت مردان است. در ابتدا به همه مردان آموخته اند که آنان موجود برتر از زن هستند. مردان باید احساسات خود را کنترل کنند و اگر زنان را دوست دارند تنها به دید رحم و شفقت و وسیله در آنها بنگرند.

در عصری که ما در آن زندگی می کنیم، زنان می خواهند پا به پای مردان از زندگی لذت ببرند. و مردان احساسات آنها را درک کنند. و روحیاتشان را با عواطف زنانه تطبیق دهند. آنان برای دست یافتن به این مقصود، ضمن اینکه نباید سعی کنند بر مرد محبوب خود استیلا یابند و او را در بند خود در آورند.اما از جانب دیگر هم نباید رفتار مادر گونه به خود بگیرند وتنها در جهت ارضای خواسته های مرد خود گام بردارند چرا که ناچار می شوند محبت را از او گدایی کنند.

مرد برای آنکه بتواند مدت زیادی در کنار یک زن بماند و او را خرسند کند، نیاز به کسب یک سری از مهارتها دارد. و این هنر زنان موفق است که بتوانند هم مردان را بهتر بشناسند وهم مهار ت هایی چون قابلیت و توانایی بیان احساسات ، صمیمیت، حمایتگر بودن و عشق ورزیدن را به مرد مورد علاقه خود آموزش دهند.

مردان را بیشتر بشناسید

مردان دوست دارند زنان هنگام صحبت سراغ اصل مطلب بروند و صحبتهای بیهوده نکنند. اما زنان دوست دارد برای تعریف کردن هر موضوعی به جزئیات بپردازند.هرگاه برای مرد مورد علاقه خود موضوعی را بیان می کنید،تصور نکنید با یک زن روبرو هستید که از شنیدن جزئیات موضوع لذت می برد،بلکه مرد دوست دارد هر چه زوتر از صحبت شما نتیجه گیری کند.


زنان احساس خود را فریاد می زنند. ومردان در سکوت عشق می ورزند. بنا براین سکوت مردان را حمل به بی محلی آنها ندانید و سعی کنید به او بفهمانید که باید دوست داشتن را همیشه بر زبان آورد.از طرف دیگر سعی نکنید همه افکار خود را بر زبان جاری کنید چرا که حرف های بی مورد و صحبت کردن پیرامون افکار درونی مردان را خسته می کند.پس سعی کنید برای ابراز احساسات او را به حرف آورید اما خود تان به اندازه نیاز صحبت کنید.

مردان همین که در دل، به زن مورد علاقه خود مهر می ورزند تصور می کنند،این مقدار عشق و محبت درونی برای یک زن کافی است.در حال که زنان دوست دارند، مردان، عشق و محبت را پیوسته بر زبان جاری کنند.

مردان چون همیشه به راه حل فکر می کنند همین که ناآرامی زن را مشاهده کردند،به فکر راه حل می افتند.در حالی که همه این در هم ریختگی های زن، ریشه در دریافت نکردن احساس و توجه مرد دارد،و مردان چون به این مطلب واقف نیستند راه حل ارائه می دهند و زنان چون نمی دانند مردان به اصل موضوع پی نبرده اند، عصبانی می شوند.
نگرانی و ترس مرد رگ عصبانیت او را به جوش می آورد و از اینجا بگو مگو ها و جر و بحث ها آغاز می شود درحالی که مرد می توانست با بوسیدن و در آغوش کشیدن زن، کانون احساس او را سیراب کند

موضوع را با وسیله ای توجیه کنند.

در مواقع مشاهده ناتوانی و اشتباه در مردان بهتر است،موضوع را به شکلی بیان کنید که بخواهید او را کم تقصیر جلوه دهید و گناه کار را بر گردن عوامل دیگر بیندازید تا او خودش ناچار شود اعتراف کند که مشکل کار در چه بوده است.

هرگز نخواهید از راه موفقیتهای مالی و اجتماعی، به مرد مورد علاقه خود شخصیت بدهید،بدون آنکه نشان دهید او را به خاطر خودش دوست دارید.یا عاشق توانایی های مردی شوید، بدون آنکه خودش را دوست داشته باشید.موفقیت ها و توانایی های یک مرد ابزار پیشرفت اجتماعی او به حساب می آیند که لزوماً این ابزار در زندگی شخصی و در راه ارتباط با زنان، وسیله های مناسبی به حساب نمی آیند.

گاهی مردان در حرف زدن،شعر خواندن و رفتاری که مربوط به احساسات است،ماهر می باشند اما همین مردان هم، توانایی بیان احساسات خود را ندارند.اینگونه افراد،با زبان سر آگاه هستند اما با زبان دل بیگانه اند.

مهمترین اصل در مردان این است که، مردها کمتر از زنان به عشق و روابط عشقی اهمیت می دهند.دلیل آن هم این است که مردان هویت خود را از ناحیه شغل و موفقیتهای اجتماعی تعریف می کنند و زنان بر اساس روابط عشقی خویش. که این مسئله تا حدودی باز می گردد به ساختار مغزی مرد و نوع تربیت او، بنابراین به مردان اجازه دهید، تا موقعیتهایی همچون کار و فعالیتهای مختلف را در اولویت برنامه های خود قرار دهند تا بتوانند با حل آنها، تفکر خود را به سمت احساسات و عواطف سوق دهند.اما هر گز به آنها اجازه ندهید تا روابط عاطفی شما را هم فدای کار و فعالیت خود کنند.

لذا توصیه میکنیم :
به مردان قدرت دهید تا صمیمیت شان فوران کند.
مرد را حلال مشکلات بدانید.
مرد را تأیید کنید. به او اعتماد کنید.
مرد عاشق تشویق است.
مرد دوست دارد که از او قدردانی شود.
مرد باید ستایش شود.
مرد را مطلقاً سرکوفت نزنید.
مرد را با اندرز دادن و نصیحت کردن از خود نرانید.
با مردها خیلی صحبت نکنید. اگر ساکت است به سکوت نیاز دارد.

اگر جایی قدرت مردی را نادیده بگیرید تا آن را مورد انتقاد قرار دهید مرد کلافه می شود و از شما متنفر می گردد و رشته های صمیمیت از هم گسسته می شود شما می پندارید واقعیت را می گوئید! این درست، ولی هزاران مشکل می آفرینید.

سوال کردن از مرد خشمگین، بر شدت خشم او می افزاید.
راه محبت به مرد قدردانی و تشکر از او و راه دیگر نادیده گرفتن اشتباهاتش است.
تشکر و قدردانی از تصمیمات و اقدامات مرد و نادیده انگاشتن اشتباهات او، راه مستقیم نفوذ به قلب مرد است.
مردها نیاز دارند از کارشان تشکر شود این مهر و حمایتی است که مرد از زن انتظار دارد.
مردها در سکوت به هدف های خود می رسند و احساس امنیت خاطر بیشتری می کنند. با شستن اتومبیل و یا ورزش کردن می توانند در سکوت، افکار خود را منظم کنند.
وقتی مرد همسرش را درک می کند با او وقت بیشتری را می گذراند.

رازهایی درباره مردان

باید به مردها بفهمانیم که مورد قبول هستند، آن موقع انتقاد یا پیشنهاد را می پذیرند.
مردها با خونسردی و کوچک جلوه دادن مشکل، با یکدیگر همدردی می کنند.
این حالت مختص مردان است:مردان ممکن است از هر نوع مساله ای که باعث بحث و دعوا شود دوری می کنند.
رمز به کمال رساندن مرد این است که یاد بگیریم چگونه محبت مان را از طریق احساساتمان بیان نماییم نه از طریق رفتارمان.


فراموش نکنید: مردان، وقت شناسی،رفتار غیرآمرانه،خلاصه گویی،به صراحت سخن گفتن،استفاده از کلمات صحیح را بهتر می پذیرند.
مردها را بهتر بشناسید قدیمی ها ضرب المثلی دارند که می گوید :«پنج انگشت دست یکجور نیستند.» این جمله بسیار تامل برانگیز است. وقتی پنج انگشتی که دارای یک شکل و یک جنس هستند با هم فرق می کنند چگونه می توان توقع داشت که دو چیز با ظاهر و جنسی کاملاً متفاوت، یکی باشند و با هم مو نزنند.
یکی از مصادیق این مسئله ارتباط زن و شوهر با یکدیگر است. در واقع چون دختر و پسر هر یک در وادی متفاوتی از هم بزرگ شده و تربیت یافته اند، وقتی با هم ازدواج می کنند و یکی می شوند به دلیل تفاوت هایشان دچار مشکلات عدیده ای شده و گاه به همین دلیل شیرینی زندگی مشترکشان رو به تلخی و جدایی میگراید. مهمترین راه مقابله با این مشکل و رفع آن از دید بسیاری از متخصصین امر خانواده شناخت جنس مخالف است. به همین دلیل بر آن شدیم تا در این مقاله اخلاق و روحیات مردان را بیشتر ارزیابی و شناسایی نماییم تا با بدین وسیله بسیاری از افراد قبل از ورود به زندگی مشترک، بسیاری از نقاط ضعفشان را حل نمایند.

1.تشکر و قدردانی: یکی از اخلاقیات مرسوم میان انسان ها این است که اگر فردی برای دیگری کاری هر چند کوچک انجام دهد فرد مقابل قطع و یقین از وی تشکر و سپاسگذاری می نماید. اما متاسفانه این مسئله مهم گاه در زندگی زناشویی فراموش می شود و زن و مرد مدتی پس از عقد که دیگر خودمانی می شوند از یاد می برند که از یکدیگر تشکر کنند.
یادمان باشد وقتی از مردها به خاطر کارهای کوچک و بزرگشان تشکر می کنیم، هم مُهر تأییدی بر مردانگی شان زده ایم و هم به آنها نشان داده ایم که همچنان زحمات و موهبتهایش را می بینیم و ارج می نهیم.
قدردانی از مردها به آنها شوق و نیرویی جدید برای کار کردن می دهد.

2.اجتناب از مقایسه: مقایسه کردن مردها با دیگران وحشتناک ترین کاری است که خانم ها می توانند انجام دهند. زیرا مردها معتقدند که همه تلاششان را برای بهبود زندگی شان انجام می دهند اما وقتی همسرشان آنها را با دیگری مقایسه می کند، احساس می کنند موجودیت فعالیت ها و فداکاری هایشان زیر سوال رفته است. به همین دلیل گاه عکس العمل های بدی چون زیر سوال بردن همسرشان را در پی می گیرند.
یادمان باشد همیشه و از همان ابتدا (دوران عقد) سعی کنیم حس مقبولیت همسرمان را بر انگیزیم.

3.تعریف و تمجید کردن:به جای مقایسه نامزدتان (مرد) با دیگران و به رخ کشیدن اشتباهاتش، سعی کنید مدام از خوبی های وی و کارهای درستش (هرچند اگر کم هستند) تعریف و تمجید کنید.
تعریف از خوبی های مردان یعنی پررنگ کردن آن خوبی برای مرد و تکرار مداوم آن و حتی ترغیب وی به انجام کارهای خوب و درست بیشتر.