قیز میز

0 عضو

سلام عزیزم خوبی

1399/05/29 11:44

پاسخ به

منم اوایل همش فکرهای منفی میکردم الان انقد پشیمونم بخدا میگم همش رو بچه تاثیر میزاره به چیزهای خوب ف...

درسته فقط یه مدت ناراحت بودم سعی میکنم اونو جمو جور کنم

1399/05/29 11:44

پاسخ به

سلام دوست جونا

سیلام خانومی

1399/05/29 11:44

پاسخ به

درسته فقط یه مدت ناراحت بودم سعی میکنم اونو جمو جور کنم

سعی کن تنها نباشی

1399/05/29 11:45

دیشب نصف شب شوهرم کابوس میدید یهو باصدای بلند یهو گفت:
اِودَع ایت وار????
منم با وحشت ازخواب پریدم رفتم گوشه تخت فقط گریه میکردم

1399/05/29 11:45

لباس اینا بخر بعد اینکه فهمیدی جنسیتشو با اونا شاد باش????

1399/05/29 11:45

گریه همراه داد زدن
لکنت گرفته بودم

1399/05/29 11:45

پاسخ به

سعی کن تنها نباشی

9 روزه همش تنهام شوهرم ک گفتم تصادف کرده صب میره شب ساعت 9، 10 میاد

1399/05/29 11:46

پاسخ به

دیشب نصف شب شوهرم کابوس میدید یهو باصدای بلند یهو گفت: اِودَع ایت وار???? منم با وحشت ازخواب پری...

وای اوزون گولسون

1399/05/29 11:46

بیچاره شوهرم نیم ساعت اینا طول کشید آرومم کنه

1399/05/29 11:46

بچه ها خیلی نگران نی نیم

1399/05/29 11:46

طوریش نشه؟

1399/05/29 11:46

پاسخ به

دیشب نصف شب شوهرم کابوس میدید یهو باصدای بلند یهو گفت: اِودَع ایت وار???? منم با وحشت ازخواب پری...

خوابه دیگه یکم آب میخوردی

1399/05/29 11:46

پاسخ به

دیشب نصف شب شوهرم کابوس میدید یهو باصدای بلند یهو گفت: اِودَع ایت وار???? منم با وحشت ازخواب پری...

?????????????????

1399/05/29 11:46

پاسخ به

لباس اینا بخر بعد اینکه فهمیدی جنسیتشو با اونا شاد باش????

اره فقط منتظر جنسیتشم

1399/05/29 11:46

نخندین بچه ها
صحنه وحشت انگیزی بود

1399/05/29 11:46

پاسخ به

دیشب نصف شب شوهرم کابوس میدید یهو باصدای بلند یهو گفت: اِودَع ایت وار???? منم با وحشت ازخواب پری...

???

1399/05/29 11:46

اصلا نترس چیزی نمیشه چون هفته ات پایینه ولی بعدا نباید یهویی از جات باشی

1399/05/29 11:46

فک کن تو خودم جمع شده بودم گوشه تخت فقط گریه میکردم

1399/05/29 11:47

خودمو چِلونده بودم یه جا

1399/05/29 11:47

پاسخ به

نخندین بچه ها صحنه وحشت انگیزی بود

اولدوم گولمخدن یتیم???? حالا شوهر من چیزای باحالتری میگ تو خواب اعترافم میکنه

1399/05/29 11:47

پاسخ به

بیچاره شوهرم نیم ساعت اینا طول کشید آرومم کنه

نترس من که خونواده شوهرم اونقد ناراحتم کردن گریه کردم میگفتم بچم طوریش میشه خدا نگه میداره

1399/05/29 11:47

شوهرم میگفت بخدا خواب دیدم خونه سگ نیس آروم باش
منم میگفتم دروغ میگی تو خونه سگه

1399/05/29 11:47

اونجور میکنی من نفهمم پاشی سگو بیرون کنی

1399/05/29 11:48

پاسخ به

فک کن تو خودم جمع شده بودم گوشه تخت فقط گریه میکردم

دیگه باهاش نخواب

1399/05/29 11:48