تجربه های بعد از زایمان از نی نی تا مادر

34 عضو

پاسخ به

شیر

شیرپاستوریزه بگیرم؟

1399/08/26 05:13

نه با اب باید درست کنی و شیر خشک

1399/08/26 12:14

یا فرنی با اب درست کنی از رو گاز برداشتی یکم خنک شد از شیر خودت بریزی توش

1399/08/26 12:19

شیر پاستوریزه زیر ی سال ممنوعه.بعضیا تا دو سال هم نمیدن

1399/08/26 12:19

پاسخ به

نه با اب باید درست کنی و شیر خشک

خوب من شیرخشک نمیخوره بالامیاره اگه توفرنی بریزم اشکال نداره ؟

1399/08/26 12:34

به نظرت بالامیاره توفرنی شیرخشک بریزم؟

1399/08/26 12:35

نمیدونم والا.ولی کلا اکثر بچه ها فرنی رو دوست ندارن.شل درست کن نزار سفت بشه فرنی که اصلا نمیخوره

1399/08/26 12:39

پاسخ به

والامن 3200بوددوماهگیش 5و100بود دیگه نبردم وزن کنم تاچهارماهگی بینم چندباشه

برام منم تقریبا همینجوری بود، طاقتم طاق شده ببینم چقد اومده روش

1399/08/26 14:45

پاسخ به

شیرپاستوریزه بگیرم؟

من اولین بار با پاستوریزع دادم‌حساسیت داد بعد اون‌با شیر خشک دادم دکتر گفت 9‌ماهگی بده دوباره

1399/08/26 16:47

????

#خان_زاده
#پارت94
#جلد_دوم
#پارت 1 رمان خانزاده فصل دوم??

سرمو روی سینه اش گذاشت و گفت
_گریه نداره دختر خوب من شبا قول میدم ساعت 12 به بعد برم اونجا و تا صبح بگیرم بخوابم قرار نیست هیچ اتفاقی بین من و کیمیا بیفته!

شکی به اهورا نداشتم اما خوب میدونستم کیمیا مار خوش خط و خالیه و خیلی خطرناک میترسیدم یه طوری اهورا رو از من دور کنه اما نمیتونستم به اهورا بگم که اونجا نره چون واقعاً میترسیدم بلایی سر بچه بیاره من برای داشتن این بچه کم بدبختی نکشیده بودم الان که دیگه چند وقتی هم از وجودش میگذره نمیتونستم از دستش بدم.

اهورا روی سرم رو بوسید و گفت _عزیزم باید زودتر کیمیا رو از اینجا ببرم چون هر لحظه ممکنه مادرم برسه باشه؟
قول بده وقتی رفتم گریه نکنی زود کیمیا رو میزارم توی خونش و برمیگردم نگران نباش .

بدون حرف سرمو تکون دادم و اهورا لبامو بوسید و ازم فاصله گرفت و به پذیرایی برگشت صداشو میشنیدم که داشت به کیمیا میگفت لباساشو بپوشه و آماده بشه باید زودتر اتاق مهمون و مرتب می کردم و وسیله های کیمیا رو از اونجا برمی داشتم نباید رد و اثری ازش باقی میموند خوب مادر شوهرمو می‌شناختم که از ماست مورو می کشید بیرون تا وقتی که از خونه بیرون برن از اتاق بیرون نرفتم نمی‌خواستم موقع رفتن اونا بینمشون چون برام سخت و غیرقابل تحمل بود سریع خودمو تو اتاق کیمیا رسوندم و تمام وسیله هاشو لباسهاشو توی چمدونش جمع کردم و چمدون و به اتاق خودمون آوردم.
سری به مونس زدم و گفتم که نباید هیچ حرفی در مورد کیمیا به مادربزرگش بزنه و دخترکم چشم گفت و من خیالم راحت شد .

1399/08/26 16:52

پاسخ به

برام منم تقریبا همینجوری بود، طاقتم طاق شده ببینم چقد اومده روش

من که فکرمیکنم وزن نگرفته اصلاسنگین نشده?

1399/08/26 18:02

پاسخ به

من اولین بار با پاستوریزع دادم‌حساسیت داد بعد اون‌با شیر خشک دادم دکتر گفت 9‌ماهگی بده دوباره

گفت 9ماهگی شیرپاستوریزه بده؟

1399/08/26 18:03

زیر یکسال ک پاستوریزه نمیدن?

1399/08/26 20:52

پاسخ به

گفت 9ماهگی شیرپاستوریزه بده؟

اره چون اولین بار حساسیت داد دیگه ندادم‌گفت 9 ماهگی بده

1399/08/26 21:02

پاسخ به

زیر یکسال ک پاستوریزه نمیدن?

میدن

1399/08/26 21:03

خاله من از 5 ماهگی میده

1399/08/26 21:03

تو فرنی اینا

1399/08/26 21:03

اره منم دیدم خواهرم والا ازروزاول توفرنیش ریخت

1399/08/26 21:27

منم باید بدم دوباره 9ماهشه پسرم

1399/08/26 21:32

بچه ها قطره آد چندتا میدین

1399/08/26 22:44

25تا؟؟؟

1399/08/26 22:44

مگه میشماری؟

1399/08/26 22:50

پاسخ به

بچه ها قطره آد چندتا میدین

1قطره چکون

1399/08/26 22:50

پاسخ به

بچه ها قطره آد چندتا میدین

25 قطره

1399/08/26 22:51

پاسخ به

1قطره چکون

من تا 5 ماه دادم

1399/08/26 22:51