?࿐?ـنینیॗـھای زِمِستᭂـونی?࿐?

1 عضو

هیچی باید تحمل کرد ظاهرا

1399/07/06 16:30

?

1399/07/06 16:32

چرا انقدر بهش وابسته ام ؟

1399/07/06 16:34

به هیچکس تو دنیا اندازه اون وابسته نیستم

1399/07/06 16:34

شریک زندگیه خو

1399/07/06 16:37

?ن پ بیا نباش

1399/07/06 16:38

?

1399/07/06 16:38

تا حالا ب این فکر کردین خدای نکرده از دستش بدین

1399/07/06 16:38

از بین میرم

1399/07/06 16:38

منم همینطور

1399/07/06 16:38

من از 17 سالگیم باهاشم

1399/07/06 16:39

سخت ترین روزای عمرمو باهاش گذروندم

1399/07/06 16:39

کلا شخصیتم باهاش شکل گرفته

1399/07/06 16:39

بعضی شبا بغلمه نگاش میکنم فقط ب این فکر میکنم میترسم خدا ازم بگیرتش

1399/07/06 16:39

هیچ جوره نمیتونم

1399/07/06 16:39

یک بار پارسالبی مقدمه اومد گفت میای از هم جدا بشبم

1399/07/06 16:40

خودت حساب کن دیگه من چی کشیدم

1399/07/06 16:40

خخ

1399/07/06 16:43

محکم واستادم گفتم نه

1399/07/06 16:43

غرورت کجاس دختر?

1399/07/06 16:43

مگفتی اره ایششش

1399/07/06 16:44

گفتم فقط به یک شرط بریم مشاوره مشاور بهم بگه تنها راه حل برای اینه که تو خوشحال تر زندگی کنی اونجا ازت جدا میشم

1399/07/06 16:44

?خنگ

1399/07/06 16:45

رفتیم مشاوره بعد مشاوره همچنان حرف خودشو میزد دیگه دست خودم نبود انقدر گریه کردم از ته دل خودش دلش سوخت برام فهمید چه بلایی سرم میاد

1399/07/06 16:45

از خودگذشتگی تا چ حد

1399/07/06 16:45