🤱👶گروه بارداری.قبل وبعد👶🤱

101 عضو

پاسخ به

ای بابا نه اونجوری که توام... خب شاید من اونطوری بودم..

اخه همش درداش میاد یادت

1397/05/15 11:46

پاسخ به

عصر شما ام بخیر پریسا جون

????

1397/05/15 11:46

پاسخ به

افرین چون نفس کمک میکنه زور بزنی بدون اینکه فشار بیاری به خودت واسه اینکه اینجوری اذیت میشدی

باعث میشد حواسم پرت شه.. بعد اخراش محبور بودم چون قلب بچه کند شد

1397/05/15 11:46

پاسخ به

نه اتفاقا من اصلا وابسته نبودم ولی از وقتی حامله شدم جدا ازش نبودم

دوره بارداری همینجوریه دیگه

1397/05/15 11:46

پاسخ به

عصر بخیر????

سلام گلم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

وای گلم من دیشب حالم بدشد.. به بچه ها دیشب میگفتم اگه خونده باشی.. بعد اون دعوا شد با شوهرم حالم بد ...

ععععع نخوندم من، جدی/؟؟؟ چی شد؟؟؟

1397/05/15 11:46

پاسخ به

حالا 8 ماه پیشش بودم عین خیالم نبودا ولی حالا که میخواد بره یجوریم

ای جان.. بمیرم.

1397/05/15 11:46

پاسخ به

سمانه درکت میکنم ....ولی تو که از همه ما قوی تری ...فکر شو نکن...به این فکر کن چند وقت دیگه با پارسا...

افرین موافقم??

1397/05/15 11:46

پاسخ به

وای گلم من دیشب حالم بدشد.. به بچه ها دیشب میگفتم اگه خونده باشی.. بعد اون دعوا شد با شوهرم حالم بد ...

پریا جونم بیشتر مراقب خودت باش....هم بخیه داری هم باید به بچه شیر بدی

1397/05/15 11:46

پاسخ به

سمانه درکت میکنم ....ولی تو که از همه ما قوی تری ...فکر شو نکن...به این فکر کن چند وقت دیگه با پارسا...

نمیدونم چرا اینجوری شدم ، یه حس بدی دارم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

دوره بارداری همینجوریه دیگه

خیلی بده

1397/05/15 11:46

پاسخ به

اخه همش درداش میاد یادت

اره خب طبیعیه.. چون فکرم یه چیز دیگه بود.. ولی الان شد خاطره

1397/05/15 11:46

پاسخ به

ای جان.. بمیرم.

خدا نکنه عزیزم ، نمیدونم چرا اینجوری شدم انگار افسردگی دارم میگیرم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

نمیدونم چرا اینجوری شدم ، یه حس بدی دارم

عادیه آخه تو از اول از خانواده دور بودی حالا هم از همسرت سخته عزیزم. ...ولی اینم روزگار ماست دیگه ??????

1397/05/15 11:46

پاسخ به

عادیه آخه تو از اول از خانواده دور بودی حالا هم از همسرت سخته عزیزم. ...ولی اینم روزگار ماست دیگه ?...

اره خواهر من کلا تنها بودم همیشه???

1397/05/15 11:46

پاسخ به

اره خواهر من کلا تنها بودم همیشه???

ای جونم????

1397/05/15 11:46

سلام خانوما

1397/05/15 11:46

همش میگم کاش میشد میموندم تو خونه ی خودم

1397/05/15 11:46

رفتم جواب از م و به دکتر نشون دادم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

ای جونم????

جونت بیبلا عزیزم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

اره خواهر من کلا تنها بودم همیشه???

به قول مامانم ماها پر *** و بی *** هستیم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

سلام خانوما

سلام گلم

1397/05/15 11:46

پاسخ به

رفتم جواب از م و به دکتر نشون دادم

سلام ...زود بگو بهناز نتیجه

1397/05/15 11:46

پاسخ به

ععععع نخوندم من، جدی/؟؟؟ چی شد؟؟؟

من میخواستم شوهرم پیشم بمونه یه شب. مادرشوهرم تویه ساختمون تنها باشه میترسه قبول نمیکرد یه شب بره خونه دخترش کپشو بزاره شوهرم بیاد.. منم که بغض داشتم حالم بدشد گریه کردم شوهرم ناراحت شد باهاش دعواکرد بامنم یه دعوا کرد خونه مانانمینا منم انقدر گریه کردم حالم بدشد

1397/05/15 11:46

پاسخ به

رفتم جواب از م و به دکتر نشون دادم

گلم من ج ازمایشتو دیشب دادم امروزم دادم نبودی

1397/05/15 11:46