پاسخ به

اخه تو روز گرمه خیلی اجی

اره خب اونم هست

پاسخ به

مادرشوهرم بنده خدا گفت میبریمتون ولی ماشینشون انگار مشکل داره میگه باید درس شه

ای بابا

پاسخ به

بگو حالا بعد دوروز میگم بهت

حالا من اینجا وقتی دورم ازش همش تو فکرشم☹☹☹

پاسخ به

اره خب اونم هست

خصوصا اینجا

پاسخ به

حالا من اینجا وقتی دورم ازش همش تو فکرشم☹☹☹

اخی

پاسخ به

ای بابا

حالا عزای اونو گرفتم از اینجا تا اصفهان چجوری بشینم؟؟؟

از کرج تا قم با اژانس اومدیم با اینکه دو ساعت بیشتر نبود ولی دیگه داشتم اذیت میشدم

حالا از اینجا تا اصفهانم 3 ساعتی هست موندم چجوری میخوام برم???

اوهوم خیلی اذیت شدم نو زاچی

سمانه جون نگا دکتر برا پیش از بارداری بهم چی داده

اینا رو بهم داد برا پیش بارداری

شماهم خوردین

منکه اینا رو قبل بارداری نخوردم

ولی معمولا دکترای الان اینا رو میگن بخورید واسه اینکه تقویت شه بدن و رحم

قرص فولیکول چیه سمانه جون بخورم؟

برای افزایش تخمکگذاریه فکر کنم البته

پاسخ به

24 شهریور

آخی.خداروشکر زیاد نمونده

پاسخ به

اره ولی طبیعی قشنگ روز سوم اوکیه اوکی

نه یکی از خانمهای این گروه طبیعی زایمان کرد هنوز خوب نمیتونه راه بره

پاسخ به

ببین جدی میگم کافیه ذهنتو پاک کنی از ترس و فکر درد و کاملا به حرف مامات گوش بدی کارایی رو که میگه ان...

خواهرم درد طبیعی کشید اصلا ماماها کمر مالش نمیدن که..بهشون گفتم من بیام کمر خواهرمو بمالم منو بیرون کردن..گند اخلاق دارن

پاسخ به

پماد و کمپرس اب و بتادین انجام دادم سر سه روز بخیه هام افتادن خود به خود

چقدر خوب

پاسخ به

پریا اجی من دوروزه انگار استخون واژنم درد میکنه????

من این درد رو بچه اولم از شش ماهگی داشتم وای چقدر بده

پاسخ به

منم اطرافیانم درک نداشتن برا همون خیلی دیر به حالت روحی قبلم برگشتم نه از طرف شوهرم توجه داشتم نه بق...

من در طول بارداری و بعد زایمانم خانواده شوهرم با من و آقام قهر بودن...دخترم 44روزه بود مادرشوهرم اومد خونه ما...منم افسردگی شدید گرفته بودم بچه رو میزدم..خدا منو ببخشه..ولی من مقصر نبودم وضعیت مالی ضعیف بود مادرش هم منو نفرین میکرد...الان بارداری دوم بازم خانواده شوهر با من قهرن..ولی چون مادر شوهرم مریض شده من آقامو فرستادم خونه شون باهاشون حرف بزنه...گرچه آقام دیگه از دستشون خسته شده به خاطر من میره..اونا حتی نمیدونن من باردارم