شوهرمن برادرزادش18سالشه روسرجاريم خرابه ميگه خونه عزيزمه دوست دارم بيام زنگ زد به شوهرم عمو امشب عزيزشون نيستن بيام خونه شما خونه خودمون نرم چون خونشون يه شهرديگست شوهرم اول زنگ زد ازمن اجازه گرفت گفتم نه حالانوبت منه روسرم خراب بشه مادرش تنهاس هرشب به برادرت كوس ميده مابچه دارشيم مگه شوهرم گفت باشه ميگم ماخونه نيستيم
1399/06/20 19:02